۱۳۸۹ آذر ۱۰, چهارشنبه

جایگاه عدالت در قرآن



چکیده:
عدالت از دیرباز جزو مهم ترین مباحث و دغدغه های بشر و ادیان الهی و دانشوران سیاسی بوده است و میتوان «اجرای عدالت» را بزرگ ترین هدف تشکیل حکومت اسلامی دانست. بعثت پیامبر و تشریح ادیان نیز برای به سعادت رساندن انسان ها و اجرای قسط و عدل در زندگی آنان بوده است.
 آیات الهی اشاره دارند که پیامبران را با مشعل های هدایت فرستادیم و به آنان کتاب و میزان دادیم تا عدالت را بر پا دارند. قرآن فلسفه ی بعثت انبیا را استقرار عدالت و گسترش آن دانستند و عدالت را از صفات الهی و بارزترین ویژگی آفرینش و نیکوترین خصلت انسان معرفی کرده است.
واژگان کلیدی: قرآن، عدالت، اجرای عدالت، استقرار عدالت


مقدمه:

تا کنون مطالب و مقالات بسیاری درباره ی عدالت و دادگری و نقش مهم و حیاتی آن در زندگی انسان بلکه در نظام آفرینش نوشته شده است. هر چند که عدالت در زبان و گفتار، افق گسترده ای را در بر می گیرد ولی در مقام عمل از همه سخت تر و دشوارتر است.
بازخوانی عدالت از منظر قرآن و تحلیل خداوند از اهمیت، نقش و آثار عدالت در زندگی بشر از آن جا مهم و اساسی است که شرایط و بستری را برای مطالبات حقوقی بشر فراهم می آورد و فرصت های جدیدی برای اعمال و توجه به این اصل اساسی به همگان می بخشد.

در آیات قرآن کریم، عادل بودن و قیام به عدل به عنوان یک صفت مثبت برای خداوند ذکر شده است. یعنی در قرآن تنها به تنزین خداوند از ظلم و ستم در آیات قرآن قناعت نشده است بلکه به طور مستقیم نیز صفت عدالت برای خداوند اثبات شده است چنان چه می فرماید: «شهد الله انه لا اله الا هو و الملائکه و اولو العلم قائما بالقسط»، خداوند و فرشتگان و دارندگان دانش گواهی می دهند که معبوی جز خدای یکتا که به پا دارنده ی عدل است، نیست.
بنابراین از نظر اسلام، عدل الهی، حقیقی است و عدالت از صفاتی است که قطعاً باید خداوند را به آن موصوف نمود.

 
عدالت، بنیاد نظام هستی
عدل که در لغت نقیض جور و ستم دانسته شده (ترتیب العین ج 2 ص 1154) به معنای حد وسط و میانه افراط و تفریط است به گونه ای که در آن هیچ نقصان و زیاده ای نباشد.
راغب اصفهانی در مفروات الفاظ قرآن خود بر این باور است که لفظ عدالت اقتضادی برابری دارد؛ از این رو می توان گفت که دادگری در ذات خود، برابری را نیز در بر می گیرد و هر جایی که دادگری باشد برابری نیز تحقق می یابد. اما به نظر می رسد که نمی توان این مطلب را پذیرفت؛ زیرا گاهی اوقات برابری و تساوی عین بی عدالتی و بیداد است. از این رو می بایست در تعریف عدالت به همان معنای میانه روی تأکید کرد.
در فرهنگ قرآنی عدالت چیزی است که بنیاد و اساس نظام هستی و آفرینش بر آن نهاده شده است و در حوزه ی تشریح نیز معیار مفاهیم اساسی و ارزشی اسلام می باشد، به گونه ای که نمی توان در آموزه های اسلام و قوانین آن چیزی را یافت که بیرون از دایره عدالت و دادگری باشد و از حد میانه به سوی نقص و یا زیاده متمایل و گرایش داشته باشد.
در اهمیت و ارزش آن همین بس که بنیان وضع قوانین تشریحی در اسلام بر پایه ی عدالت است و هیچ قانونی را نمی توان یافت که در آن کوچکترین ظلم و ستم و یا تمایلی به بیداد داشته باشد.
اگر به مهم ترین و اساسی ترین بخش های زندگی بشر و قوانین مربوط یا مرتبط با آن توجه کنید در همه جا نقش و کارکرد اساسی عدالت به خوبی و روشنی مشهود است. از این رو است که عدالت از مهم ترین شرایط احراز مقام امامت و رهبری جامعه شمرده شده است و کسی که از صفت و خوی عدالت بهره مند نیست و منش و خوی وی بر ظلم و بیداد است از دایره ی رهبری جامعه به خودی خود بیرون است.
مسئله عدالت در بسیاری از امور ریز و درشت زندگی بشر به عنوان شرط مطرح شده است. از این رو است که مؤمنان در انتخاب امام جماعت و هم چنین در تنظیم سند دین و مطالبات، اقامه ی شهادت و گواهی نسبت به خود و دیگری و اموری از این دست موظف به رعایت شرط عدالت می باشند. به سخن دیگر، مؤمنان موظف هستند در مسیر زندگی خویش در همه امور خرد و کلان، شخصی و اجتماعی، دنیوی و اخروی عدالت را مراعات کنند و از ظلم و جور و  بیداد پرهیز کنند.
خداوند در آیه ی 135 سوره نساء رعایت عدالت را مهم تر از رعایت حال خود، والدین و خویشاوندان و فقیر و غنی می شمارد و در آیات 9 و 10 سوره ی حجر بر لزوم مراعات عدالت در رفع اختلاف های میان مؤمنان تأکید می کند.
لزوم رعایت عدالت
به هر حال انسان از نظر قرآن به دور از هرگونه گرایش و تمایلات دینی و مذهبی برای دست یابی به هر نوع کمال و رشد و بالندگی و نظم اجتماعی و ده ها هدف و مقصد دیگری لازم بلکه موظف است که عدالت را در زندگی مراعات کند.
خداوند برای اهمیت بخشی به مفهوم عدالت و تأثیرگذاری در رفتار مسلمانان و بها دهی به جایگاه و ارزش عدالت در زندگی مسلمانان از آنان می خواهد که عدالت را در همه ی حوزه های زندگی و نسبت به همگان حتی دشمنان در بحبوحه جنگ و خونریزی مراعات کنند. به این معنا که مسلمانان مجاهد موظف به رعایت اصول عدالت حتی در جنگ و نسبت به دشمنان خود هستند.
در ارزش و اهمیت عدالت همین بس که رعایت آن از سوی مردم شایسته تر از احسان و نیکی و بخشش به خویشاوندان داشته شده است و برپایی آن از اهداف اصلی دعوت پیامبر قرار داده شده و هدف بعثت و فرستادن پیامبران از سوی خداوند آشنایی مردم با اصول عدالت و حقوق مبتنی بر آن و آموزش و مدیریت عملی برای اجیاد جنبش های مردمی برای اجرای آن دانسته شده است.
خداوند در آیه ی 3 سوره ی نساء رعایت عدالت  را در روابط خانوادگی تأکید می کند و جواز هرگونه تعدد زوجات را مشروط به رعایت آن در نفقه قرار می دهد و در آیه ی 42 سوره ی مائده و 90 سوره ی نحل و 3 و 4 سوره ی الرحمن، رعایت عدالت را موعظه می کند و مردمان را برای اجرای آن پند می دهد.
در آیات 48 و 50 سوره ی نور خداوند خود را به عدالت می ستاید و این که هرگز کسی نمی بایست ترسی از بی عدالتی از سوی خدا و رسولش (ص) داشته باشد.
از نظر قرآن بنیان جامعه و همگرایی و نظم و ثبات اجتماعی بر عدالت است و حاکمان و دولتمردان موظف هستند که عدالت را در جامعه نهادینه و اجرا کنند و از هر گونه ظلم و ستم و بیداد پرهیز نمایند. خداوند در آیات بسیاری چون 3 و 58 و 127 سوره ی نساء مردمان را به سوی برپایی و رعایت عدالت دعوت می کند و در آیه 76 سوره ی نحل دعوت به عدل از سوی مردمان را مهم ترین نشان انسان های ارزشمند می شمارد.



حوزه های عدالت:
عدالت اختصاص به حوزه ای از حوزه های زندگی ندارد و چنان که بیان شده است بنیان نظام آفرینش و هم چنین قوانین و تشریحات الهی بر پایه آن نهاده شده است. بر این اساس در همه ی حوزه های زندگی می بایست اصل عدالت
مورد توجه و رعایت قرار گیرد.
از این روست که عدالت در حوزه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی، خانوادگی، شخصی و نسبت به خرد و کلان و دارا و ندار و معتبر و غیرمعتبر مورد تأکید قرار گرفته و از هر گونه بیدادی هشدار و پرهیز داده شده است.
خداوند در آیات 13 و 15 سوره ی شوری رسالت پیامبر (ص) را در راستای رفع تبعیض ها و ایجاد عدالت در جامعه ی بشری بر می شمارد و توضیح می دهد که رفتار عادلانه میان طبقات و اقشار مختلف اجتماعی در مقام تبلیغ، هدایت و اجرای شریعت از وظایف وی شمرده شده است.
در آیه ی 135 سوره ی نساء زمینه و بستر دستیابی به عدالت اجتماعی را گواهی به حق و برای خدا می شمارد تا مردمان را به سوی اجرای عدالت اجتماعی به شکل کامل و درست ترغیب و تشویق نماید.
در حوزه ی عدالت اقتصادی نیز با تعیین مصارف ششگانه برای فی به منظور تعدیل ثروت عدالت اقتصادی و گردش درست سرمایه و توزیع عادلانه ی ثروت و درآمدها می کوشد تا این مسأله را اجرا نماید و عدالت را به همه مراکز و اقشار تعمیم و گسترش دهد و طعم شیرین و گوارای عدالت توزیعی را بچشاند.
از نظر قرآن، عدالت، اصلی مهم در نظام اقتصادی و مالی اسلام و تسریحات آن است  و ایجاد عدالت اقتصادی نیز از راه برنامه های بیان شده پیامبران شدنی است.
خداوند در آیه ی 25 سوره ی حدید چنان که گذشت ایجاد عدالت اقتصادی و عدالت مشهود یعنی قسط را از برنامه­ی اصلی آموزش و مدیریتی پیامبران می شمارد تا با جنبش توده ای و قیام مردمی عدالت مشهود در جامعه تحقق یابد و جامعه طعم عدالت توزیعی را به خوبی بخشند؛ زیرا اصلاح جوامع بشری در گروِ رعایت عدالت و انصاف در امور اقتصادی و تجاری است و هر جامعه ای در کنف رعایت عدالت و انصاف اقتصادی است که به اهداف بلند خویش جامع عمل می پوشاند و به فرجامی نیک و عاقبتی نیکو دست می یابد.
از نظر قرآن رعایت عدالت در حوزه ی روابط اقتصادی و تجاری از آثار توصیه و باور به خدای یکتا و یگانه است و فقط باورمندان به توحید است که در همه ی حوزه ها به ویژه حوزه ی اقتصادی مراعات عدالت را می کنند و این گونه توحید و باور خویش را به نمایش می گذارند.

عدالت در خانواده:
در حوزه ی خانوادگی خداوند دستور می دهد تا نسبت به حقوق زنان عدالت را مراعات نمایند و همه ی حقوق ایشان را براساس آن پرداخت نمایند؛ زیرا عدالت در خانه به ویژه در مسایل مالی و نفقه موجب می­شود تا عنصر گرایسی در میان اعضای خانواده تقویت شود و مهر و محبت و در نتیجه آن احسان و ایثارگری در میان آنان رشد یابد. در حقیقت گام نخست دست یابی به مقام احسان آن است که انسان در خانه و خانواده مراعات عدالت را بکند تا زمینه درستکاری و راست آزمایی فراهم آید و مهر و محبت در خانه رشد و یا تداوم یابد و بستری برای احسان و ایثار زن و شوهر نسبت به یکدیگر فراهم شود.
لزوم رعایت عدالت در میان زنان متعدد از سوی شوهر و پرداخت مهریه به همسر هنگام مطالبه آن و اکتفا و بسندگی به یک همسر با بهره گیری از کنیزان برای جلوگیری از ظلم و ستم و انحراف از عدالت از جمله آموزه های قرآنی در حوزه ی عدالت در خانواده است.
خداوند در آیه ی 129 سوره ی نساء به این نکته توجه می دهد که انسان ها نمی توانند در حوزه ی مهر و محبّت قلبی نسبت به همسران متعدد خویش مراعات عدالت کنند و این امری است قلبی و بیرون از اراده ی بشر از این روست که از آنان خواسته شده تا دست کم در حوزه ی امور اقتصادی و اموری دیگر مراعات عدالت نمایند و از آن دور و منحرف نشوند.
عدالت در اجتماع:
عدالت در حوزه ی اجتماع و عدم تفاوت میان اقشار مختلف جامعه به ویژه اهل کتاب و اقلیت های مذهبی و شریعتی امری است که مورد تأکید خداوند در آیات 14 و 15 شورا قرار گرفته است.
این عدالت نسبت به رعایت حقوق ضعیفان و کسانی که اهل پارتی و قدرت و زر و زور نیستند بیشتر تأکید می شود؛ زیرا افراد ضعیف همواره حقوقشان پایمال می شود و این در حالی است که صاحبان زر و زور و اشراف و قدرتمند، حتی فراتر از حقوق خویش دریافت می کنند و به جای مجازات و تنبیه و حتی با عدم اجرای قوانین و حدود تشویق می شوند. از این روست که مراعات حقوق ضعیفان افزون بر دولت، بر عموم مردم غرض و واجب شده است.
همین مسأله نسبت به فقیران و بینوایان نیز که از ضعف و سستی اقتصادی رنج می برند مورد تأکید قرار گرفته است و خداوند در آیه ی 135 سوره ی نساء توجه به حقوق بینوایان و فقیران را خواستار می شود.

عدالت در حوزه ی نظامی
عدالت در حوزه ی نظامی در آیاتی چون 190 و 194 سوره ی بقره، آیه ی 2  و 8 و 42 سوره ی مائده، آیه ی 126 سوره ی نحل و آیه ی 6 سوره ی حج مورد تأکید قرآن قرار گرفته است و از مسلمانان و دولت مردان و نظامیان خواسته شده است که در جنگ عدالت و قسط را رعایت کنند و دست به تجاوزگری نزنند و ظلم تعدی نورزند.

آثار عدالت
اگر عدالت رعایت شود و به طور دقیق به اجرا در آید آثار و کارکردهای متعدد و متنوعی در پی خواهد داشت که برخی از آن ها گفته شد. اما به طور خاص در این جا به برخی دیگر از آثار و کارکردهای عدالت به طور کلی بی هیچ گونه طول و تفضیلی اشاره می شود تا داشته شود که عدالت چه فواید و آثاری در زندگی دنیوی و اخروی بشر دارد. خداوند با اشاره به نفس عدالت در نظام هستی و تشریح می فرماید که اجرای عدالت در تشریح و تکوین خود بهترین نشانه برای آن است که توحید و یگانگی بر هستی حکم فرماست و حاکمیت قسط و عدل بر نظام عالم بهترین دلیل بر توصیه می باشد.
بنابراین برای این که اهل توحید، توصیه خویش را آشکار سازند می بایست آنان نیز در عمل اهل عدالت و قسط باشند و برای این که اهل توصیه، توصیه خویش را آشکار سازند می بایست آنان نیز در عمل اهل عدالت و قسط باشند و این گونه خودباوری خویش را به توصیه نشان دهند.
اهل توحید و باورهای توحیدی، اهل عدالت هستند و از فواید این باور سود و بهره می برند. خداوند در آیه ی 42 سوره­ی مائده داوری بر اساس عدالت و داد را موجب جلب محبت خداوند می شمارد و در آیات 9 سوره ی حجرات بر آن مُهر تأکید می زند.
عدالت در مقابله به مثل در جنگ نیز یکی از موجبات جلب حمایت و نیز امداد های الهی شمرده شده است تا این گونه جنگجویان و نظامیان در کار زار به جای تعدی و ظلم اصل عدالت را مراعات کنند و در هنگامه خشم و خون خود را مهار و کنترل کنند.
از نظر خداوند اگر کس و یا جامعه ای بخواهد در مسیر کمال و هدایت خداوند قرار گیرد می بایست، عدالت را پیشه­ی خویش کند. در حقیقت عدالت و پای بندی به آن موجب می شود تا در عمل به حق گواهی دهد و حقیقت را در عمل بپذیرد و در نتیجه از نتایج حق پذیری نیز بهره مند شود.
به سخن دیگر عدالت و پای بندی به آن در همه ی امور به ویژه امور اقتصادی موجب می شود تا افراد جوامع بشری به فرجام نیک دست یابند و آرامش و آسایش را در دنیا تجربه کنند.
جامعه ای که خواهان دست یابی به سعادت و خوشبختی دنیوی و اخروی است باید عدالت را بنیاد و اساس رفتاری خویش قرار دهد و به ویژه در عدالت قسطی و مشهود بکوشد.
برای دست یابی به این آثار می بایست در اجرای عدالت به این نکته توجه داشته باشد که همواره عدالت مقدم
بر احساسات باشد. و آن را بر روابط خانوادگی و خویشاوندی و عاطفی مقدم دارد  و در صورت ناتوانی از اجرای قسط و عدالت در نفقه و امور دیگر از تعدد زوجات پرهیز کند و به سخن دیگر در همه زندگی خویش عدالت را مبنای عمل خود قرار دهد.
از نظر قرآن بر پایی عدالت هدف بعثت پیامبران و نزول کتب آسمانی و قدرت و آهن و فلسفه تشریح دین و قوانین و وظیفه ی عمومی مردمان دانسته شده است.
از نظر قرآن اجرای عدالت از مصادیق بارز خیرات و نیکی هاست و کسانی که از اجرای آن سرباز می زنند و یا کوتاهی می کنند مستحق مجازات می باشند.
اجرای عدالت و تحقق آن در پرتو اطاعت از خدا و رسولان و رهبران سیاسی دینی جامعه است و شانه خالی کردن از عدالت و اجرای آن نشأت گرفته از هواهای نفسانی است، چنان که اجرای آن در جامعه نشانه ای بر حرکت درست اجتماع در مسیر کمالی و راست تلقی می شود.
عوامل و موانع اجرای عدالت
خداوند ایمان به خدا و توحید و ربوبیت وی و تقوای الهی و توجه به علم الهی و اعتقاد به آگاهی و دانایی وی و قدرت و توانایی عملی مردم برای اجرای آن در کنار توجه به کیفر شدید خداوند، یعنی توجه به معاد و بازخواست را از مهم ترین علل و عوامل اجرایی عدالت از سوی مردم و جامعه بر می شمارد.
چنان که دشمنی و کینه با یک گروه و سودجوی و ناتوانی در هزینه ی زندگی و فقر و هوای نفس و پیروی از آن را در کنار عدم باور به توصیه و علم و قدرت خداوندی و معاد را عامل بازدارنده ی اجرای عدالت و مانع اصلی آن می­شمارد.

اقسام عدالت:
در یک تقسیم بندی کلی می توان عدالت را به دو نوع الهی و بشری تقسیم کرد؛ عدل الهی یعنی این که خداوند نسبت به آن چه امکان وجود یا اکمال در وجود دارد رعایت استحقاق را می کند و به آن رحمت می کند. یعنی هر موجودی هر درجه از وجود و اکمال وجود که استحقاق و امکان آن را دارد دریافت می کند و ظلم یعنی منع فیض و امساک وجود از موجودی که استحقاق دارد.
عدالت بشری نیز خرد قابل تقسیم به دو نوع عدالت فردی و عدالت اجتماعی است. مراد از عدالت فردی همان است که در علم اخلاق  در باب تبدیل قوای چهارگانه، عاقله، عامله، شهریه و غضبه از آن بحث می شود.
عدالت اجتماعی در زمینه ی تعامل انسان در محیط و اشیاء متولد می شود. این نوع عدالت بیشتر به حقوق فی نفسه انسان ها و حقوق مربوط به روابط افراد جامعه با یکدیگر مربوط می شود. مبنای عدالت اجتماعی حقوقی است که انسان ها به صِرف انسان بودن و به دلیل عضویت در اجتماع از آن ها برخوردارند.
عدالت اجتماعی شاخصه هایی از جمله: عدالت اداری، عدالت اقتصادی، عدالت قضایی و عدالت سیاسی را دارا می­باشد.
تأمین عدالت در قرآن:
عدالت در ستون دینی عامل دوام و بقای حکومت ها دانسته شده و مهم ترین هدف پیامبران الهی را تشکیل می دهد؛
«وَ لَقَد اَرسَلنا بالبَیِناتِ و اَنزَلنا مَعَهُم الکتاب و المیزان لِیَقُومُ الناس بالقِسط»
«براستی پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آن ها کتاب تراز و فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند»
به طور کلی در اعتقاد مؤمنان عدالت هم منشأ احکام دینی است و هم مقتضادی آن ها، و حکمی که عادلانه نباشد دینی نیست. هیچ حکومتی قانونی در نظام اسلام نیست گله این که از عدل سرچشمه گرفته است و عدالت از اسلام از اصولی است که هیچ تخصیص بَردار نیست.. اهمیت و جایگاه والای عدالت در اسلام از یک طرف و وابستگی تحقق آن به ابزارهای حکومتی و قدرت از طرف دیگر نشان دهنده ی آن است که حکومت دینی ناگریز است که عدالت را به عنوان یکی از اهداف سیسای خود برگزیند تا از مسیر دینی بودن خارج نشود.


عدل الهی از نظر قرآن کریم:
در آیات قرآن کریم، عادل بودن و قیام به عدل به عنوان یک صفت مثبت برای خداوند ذکر شده است. یعنی در قرآن تنها به تنزیه خداوند از ظلم و ستم در آیات قرآن قناعت نشده است بلکه به طور مستقیم نیز صفت عدالت برای خداوند اثبات شده است.
چنان که می فرماید: «شهد الله انه لا اله الا هو الملائکه و اولو العلم قائما بالقسط» بدین معنی که خدا و فرشتگان و دارندگان دانش گواهی می دهند که معبودی جز خدای یکتا که به پادارنده ی عدل است، نیست. بنابراین از نظر اسلام، عدل الهی، حقیقی است و عدالت از صفاتی است که قطعاً باید خداوند را به آن موصوف نمود.

عدل اجتماعی در قرآن:
بیشترین آیات مربوط به عدل، درباره ی عدل جمعی و گروهی است اعم از خانوادگی، سیاسی، قضایی و اجتماعی. در حدود 16 آیه در این زمینه وجود دارد. در قرآن کریم، از توحید گرفته تا معاد، و از نبوت گرفته تا امامت و زعامت، و از آرمان های فردی گرفته تا هدف های اجتماعی، همه بر محور عدل استوار شده است. عدل قرآن همدوش توحید، رکن معاد، هدف تشریح نبوت، فلسفه ی زعامت و امامت، معیار کمال فرد و مقیاس سلامت اجتماع است.

عدل هدف نبوت و مبنای معاد:
عدل به مفهوم اجتماعی، هدف نبوت و رسالت پیامبران است و به مفهوم فلسفی مبنای معاد می باشد و آیات زیادی از قرآن کریم به این موضوع اشاره دارند چنان چه قرآن درباره ی هدف نبوت و رسالت پیامبران می فرماید:
«همانا فرستادگانمان را با دلایل روشن فرستادیم و همراه ایشان کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به راستی و هدایت گرایند.» و در موضوع معاد، محاسبه، رستاخیز و پاداش و کیفر اعمال می فرماید: «ترازوهای عدالت را در روز قیامت می نهیم، به اَحَدی ظلم نخواهد شد و اگر هموزن دانه ی خردل باشد، آن را می آوریم؛ این بس که ما حسابگر هستیم.»

 
عدل اخلاقی در آیات قرآن:
قرآن کریم، انسان اخلاقی را به عنوان «صاحب دل» نام می برد. در چند جای قرآن که سخن از داوری و یا گواهی انسان هایی است که از نظر تربیتی و اخلاقی و روحی قابل اعتماد باشند، آن ها را به همین عنوان که گفتیم نام می برد.
مثل این که می فرماید: «یحکم به ذوا عدل منکم» دو نفرعادل از خودتان آن را تصدیق کنند.

عدل تکوینی در آیات قرآن:
قرآن کریم تصریح می کند که نظام هستی و آفرینش، بر عدل و توازن و براساس استحقاق ها و قابلیت ها است. گذشته از آیات زیادی که صریحاً ظلم را از ساخت کبریایی به شدت نفی می کند و گذشته از آیاتی که ابلاغ و بیان و اتمام حجت را از آن جهت از شؤون پروردگار می شمارد که بود این ها نوعی مدل و هلاک بشر با نبود آن ها نوعی ظلم و ستم است و گذشته از آیاتی که اساس خلقت را بر حق که ملازم با عدل است معرفی می نماید، گذشته از همه ی این­ها در برخی از آیات، از مقام فاعلیّت و تدبیر الهی به عنوان مقام قیام و عدل یاد می کند؛ همانند سوره ی آل عمران آیه ی 18 که می فرماید: «خدا که همواره نگاهبان عدل است گواهی می دهد که جز او معبودی نیست و فرشتگان و دانشوران نیز گواهی می دهند.»

عدل تشریحی در آیات قرآن:
عدل تشریحی یعنی این که در نظام جعل و وضع و تشریح قوانین، همواره اصل عدل، رعایت شده و می شود و سریحاً مورد توجه قرآن قرار گرفته است.
در قرآن کریم تصریح شده که حکمت بعثت و ارسال رُسُل این است که عدل و قسط بر نظام زندگانی بشر حاکم باشد. خداوند در سوره ی حدید آیه ی 25 می فرماید: «همانا فرستادگان خویش را با دلائل روشن فرستادیم و همراه آن ها کتاب و مقیاس فرستادیم تا مردم بدینوسیله عدل را به پا دارند.»
بدیهی است که برقراری اصل عدل در نظامات اجتماعی، موقوف به این است که اولاً نظام تشریحی و قانونی نظامی عادلانه باشد و ثانیاً عملاً به مرحله ی اجرا در آید.

آیات الهی در رابطه با جایگاه والای عدالت در قرآن:
خداوند بزرگ و یکتا برای عدالت و عادل بودن راهنمایی ها و تأکیدهای بسیاری زیادی می فرماید.
در آیه ی 25 (سوره ی حدید) خداوند می فرماید:
«پیغمبرانمان را با دلایل روشن فرستادیم و با آن ها کتاب و وسیله ی سنجش نازل کردیم برای این که مردم عدالت را برقرار کنند.»
لحظه ای فکر کنید اگر مردم عادل بودند و در زندگی عدالت را رعایت می کردند، اگر انسان ها پیرو کتاب الهی خود بودند و دستورات خداوند بزرگ و یکتا را که توسط پیغمبران خداوند برای بهتر زیستن و رستگاری ما فرستاده شده واقعاً اجرا می کردند، وضع و طرز زندگی ما انسان ها به چه صورت در می آمد؟
این همه بی عدالتی ها، این هم بدبختی ها، این هم مشتقات که برای خودمان و دیگران ایجاد می کنیم، این همه جنگل ها، این همه خونریزی ها، این همه ماتم ها، این همه اشک ها، فقط و فقط برای این است که انسان هایی خداشناس که از عدالت بویی نبرده اند کتاب الهی را نمی خوانند و به آن عمل نمی کنند.
قرآن به ما دستور می دهد که در دوره ی زندگیمان با رفتار، گفتار و اعمالمان حتی درباره ی دشمنانمان، افرادی که در حق ما از هیچ ناجوانمردی، خشونت و بی عدالتی کوتاهی نکردند، با آن ها با عدالت رفتار کنیم.
این دستور خداوند است در آیه ی 8 سوره ی مائده که می فرماید:
«ای افراد با ایمان، برای اجرای احکام خدا قیام کنید و به عدالت شهادت دهید و دشمنی دسته ای شما را به بی عدالتی وا ندارد. در همه حال عادل باشید چون عدالت به تقوی نزدیک تر است.»
این دستور واضح و روشن خداوند است که «در همه حال عادل باشید.»

آیاتی در مورد عدالت از سوره ی بقره:
خداوند در آیه ی 282 (سوره ی بقره) می فرماید:
«ای افراد با ایمان، وقتی قرضی را برای مدت معلومی به هم می دهید آن را بنویسید و بایه نویسنده آن را با عدالت بنویسید و نویسنده نباید از نوشتن آن، همانطور که خدا به او یاد داده، خودداری کند.
باید بنویسد و کسی که قرض می گیرد باید بگوید تا اوبنویسد و باید از خدا که فرمانروای اوست بترسد و ذره ای از آن را فروگذار نکند. اگر دو مرد نبودند یک مرد و دو زن از شاهدهایی که مورد رضایت شما هستند شاهد بگیرند که اگر یکی از آن ها گمراه شد یا فراموش کرد دیگری یادآوری کند.»
آیاتی در مورد عدالت از سوره ی آل عمران:
خداوند در آیات 18 و 21 و 22 (سوره ی آل عمران) می فرماید:
«خدا گواه است که معبودی غیر از او وجود ندارد و او به عدالت عمل می کند و فرشتگان و دانشمندان نیز چنین گواهی می دهند. معبودی غیر از او که توانا و حکیم است وجود ندارد.»
«کسانی که آیات خدا را انکار می کنند و پیغمبران را بنا حق می کشند، همینطور کسانی را که به عدالت امر می کنند می کشند به عذاب پر دردی بشارت ده. این ها افرادی هستند که کارهایشان در دنیا و آخرت هدر رفته است و یاوری نخواهند داشت.»

آیاتی در مورد عدالت از سوره ی نساء:
خداوند در آیات 1 و 2 و 58 و 127 و 129 و 135 (سوره ی نساء) می فرماید:
«ای مردم، از نافرمانی خداوندتان بترسید که شما را از یک تن آفرید و همسر او را هم از جنس او آفرید و از آن ها مردان و زنان زیادی به وجود آورد و از نافرمانی خدایی که به نام او از همدیگر تقاضا می کنید بترسید.
مواظب خویشانتان باشید چون خدا مراقب شماست. و مال یتیمان را به آن ها بدهید و پاک را با ناپاک عوض نکنید و مال آن ها را با مال خود نخورید چون اینکار گناه بزرگی است. اگر می ترسید که درباره ی یتیمان به عدالت رفتار نکنید با زنانی که برای شما پاک و به دلخواهتان هستند ازدواج کنید. اگر می ترسید که بی عدالتی کنید، به یک زن یا به کنیزانتان اکتفا کنید. اینکار برای این که ظلمی نکنید بهتر است.»
«خدا به شما دستور می دهد که امانت ها را به صاحبانش برگردانید و وقتی بین مردم حکم می کنید به عدالت حکم کنید. خدا نصیحت خوبی به شما می کند. خدا شنوا و بیناست.»
«ای افراد با ایمان، عادل باشید و برای خدا شهادت بدهید اگر چه به ضرور خودتان یا پدر و مادر و نزدیکانتان باشد. چه بی نیاز باشند چه فقیر، خدا به آن ها سزاوارتر است.
پس به دنبال دلخواه خود نروید که از عدالت منحرف شوید. اگر دو پهلو صحبت کنید یا از دادن شهادت خودداری کنید، بدانید که خدا از کارهایی که می کنید با خبر است.»
آیاتی در مورد عدالت از سوره ی مائده:
خداوند در آیات 8 و 42 (سوره ی مائده) می فرماید:
«ای افراد با ایمان، برای اجرای احکام خدا قیام کنید و به عدالت شهادت دهید و دشمنی دسته ای شما را به بی عدالتی واندارد.
در همه حال عادل باشید چون عدالت به تقوی نزدیکتر است.
از خدا بترسید چون خدا از کارهایی که می کنید با خبر است.»
«به حرف های دروغ گوش می کنند و مال حرام می خورند. اگر پیش تو آمدند بین آن ها حکم کن یا از حکم کردن بین آن ها خودداری کن. اگر از حکم کردن بین آن ها خودداری کنی ذره ای به تو ضرر نمی رسد؛ و اگر حکم کردی، به عدالت حکم کن چون خدا افراد عادل را دوست دارد.»

آیاتی در مورد عدالت از سوره ی انعام:
خداوند در آیات 115 و 116 و 152 و 153 (سوره ی انعام) می فرماید:
«سخن خداوند تو از روی راستی و عدالت به پایان رسید. کسی که آن را تغییر دهد وجود ندارد. او شنوا و داناست. اگر از بیشتر کسانی که در زمین هستند اطاعت کنی تو را از خدا منحرف می کنند. آن ها فقط از گمان پیروی می کنند و فقط حدس می زنند.»
«به مال یتیم، جز با بهترین وجه برای اداره ی اموالش نزدیک نشوید تا به رشد خود برسد.
پیمانه و وزن را از روی عدالت کامل بدهید. هیچکس را جز به اندازه تواناییش مکلف نمی کنیم. وقتی حرفی می زنید عدالت را مراعات کنید اگرچه درباره ی خویشانتان باشد و به عهدی که با خدا بسته اید وفا کنید. این چیزی است که خدا شما را به آن سفارش کرده تا متوجه باشید.
این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه های دیگر پیروی نکنید چون شما را از راه خدا دو رو متفرق می­کند. این چیزی است که خدا شما را به آن سفارش کرده تا پرهیزگار شوید.»

 
آیاتی در مورد عدالت از سوره ی یونس:
خداوند در آیات 4 و 47 و 54 و 55 و 64 تا 66 (سوره ی یونس) می فرماید:
«بازگشت همه ی شما به سوی اوست. وعده ی خدا واقعی است.
او خلق را به وجود می آورد بعد آن را بر می گرداند تا به افراد با ایمان که کار صحیح می کنند به عدالت پاداش دهد. کسانی که کافر شدند، سبب کفری که داشتند، نوشیدنی از آب جوشان و عذاب پر دردی دارند.»
«هر گروهی پیغمبری دارند. وقتی پیغمبرشان برای آن ها آمد، بین آن ها به عدالت حکم می شود وبه آن ها ظلمی نمی شود.»
«کسی که ظلم کرده، اگر چه تمام چیزهایی که در زمین است داشته باشد، حاضر است بدهد تا عذاب نشود و چون عذاب را ببینند، پشیمانی خود را پنهان می کنند و بین آن ها از روی عدالت حکم می شود و به آن ها ظلمی نمی شود. بدانید آن چه در آسمان ها و زمین است مال خداست.
بدانید که وعده خدا راست است ولی بیش تر مردم این را نمی دانند.»

 
نتیجه گیری
خواندن و درک کردن قرآن، عمل کردن به دستورات خداوند بزرگ و یکتا به طور دقیق و با عدالت به سادگی از یک آدم یک انسان می سازد.
عدالت اساس وجودی قرآن است که جایگاه والایی در کتاب خدا، قرآن کریم دارد.
باشد که روزی از همین روزها چترِ عدالت الهی به معنای واقعیِ آن بر روی عالم هستی گسترانده شود و همه ی مردم اَعم از غنی و فقیر، زن و مرد، انسان های با سلامت جسمانی و انسان هایی که دچار نقص جسمانی و ذهنی هستند در کنار هم با عدالت واقعی  زندگی کنند.

 
منابع
1.     کتاب قرآن کریم
2.     http://www.eHolyQuran.com
3.     http://www.aftab.it

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر