۱۳۸۹ آذر ۲۷, شنبه

معرفی دین یهود





چکیده


یهودیت یکی از قدیمی ترین ادیان بشر است که به اعتقاد یهودیان توسط فرزندان ابراهیم از طرف خداوند آورده شده‌است. پیروان آن عموماً فرزندان قوم بنی اسرائیل هستند. این دین نخستین دین ابراهیمی و نیز توسط بسیاری، نخستین دین یکتاپرستی به شمار می‌رود. یهودیت دارای تاریخ پیوسته‌ای بیش از ۳۳ قرن می‌باشد.
 بسیاری از قوانین مدنی و اصول و اخلاق اندیشه‌های سکولار غرب از جنبه‌ها و دیدگاه‌های یهودیت که مبنای مسیحیت بوده منشاییت میگیرند. پیروان یهودیت چه نو کیشان و چه افرادی که از نژاد یهود هستند یهودی خطاب می‌شوند. یِهود
יְהוּדָה, واژه‌ای عبری است، به معنای ستوده و صفتی اکتسابیست که به ساکن یهودیه، قسمتی از سرزمین اسراییل که سبط یهودا بر آن زندگی می‌کردند، داده می‌شود ولی همچنین برخی معتقدند در گذشته، همه بنی اسرائیل را نیز به این نام خوانده‌اند. در ایران، از عنوان « جهود » و» کلیمی» یعنی پیرو موسی نیز برای نامیدن یهودیان استفاده می‌شود. پیروان یهودیت در بسیاری از کشورهای جهان ساکن هستند. جمعیت یهودیان جهان ۱۴ میلیون نفر، معادل۲۲٪ جمعیت جهان می‌باشد. ولی بعضی آمارها پیروان یهودیت را تا ۲۵ میلیون تخمین می‌زنند، حدود۵٫۴ میلیون نفر ساکن اسرائیل و۶٬۴۴۴٬۰۰۰ ساکن آمریکا و مابقی در اروپا، اقیانوسیه، قاره آمریکا و آفریقا ساکنند. یهودیان بیش از ۲۷۰۰ سال در ایران زیسته‌اند و اکنون حدود ۲۵۰۰۰ نفر از آنان، ساکن ایران هستند.







واژگان کلیدی: یهود ، تورات، اسراییل، کوه سینا،کتاب مقدس، اورشلیم، هیکل سلیمان



مقدمه



به طور كلي نژاد اين قوم به حضرت ابراهيم(ع) باز مي‌گردد. وقتي حضرت ابراهيم(ع) با نمرود درگير مي‌شوند و ايشان را به «بابل»، يعني غرب دجله، تبعيد مي‌كنند آن حضرت در يك فعاليت تبليغي سيّار ابتدا به شمال عراق به سمت تركيه مي‌روند و بعداز آن به سمت فلسطين حركت كرده و در ادامه راه به مصر و حجاز مي‌روند و مجدداً به منطقة فلسطين باز مي‌گردند و در همان‌جا مستقر مي‌شوند.

در اينجا ايشان از خداوند متعال درخواست فرزند مي‌كنند و خداوند به ايشان «اسماعيل» و «اسحاق» را عنايت مي‌فرمايد. آن حضرت، اسماعيل(ع) را به فرمان خدا به مكّه، در كنار خانه خدا، منتقل مي‌كنند. امّا فرزند ديگرشان، اسحاق، در فلسطين باقي مي‌ماند و خداوند متعال فرزندي به نام «يعقوب» به او عطا مي‌كند.نام ديگر حضرت يعقوب(ع) «اسرائيل» است. در مورد معناي اسرائيل به زبان عبري و سرياني اختلاف است، ولي در روايات ما اين كلمه «عبدالله» معنا شده است.

خداوند به حضرت يعقوب(ع) دوازده پسر عطا مي‌فرمايد و اين دوازده پسر همان ابناي اسرائيل يا «بني‌اسرائيل» هستند كه يكي از ايشان يوسف است و ديگران، برادران او يعني بنيامين، يهودا و ... كه در طول تاريخ فرزندان و نوه‌هاي اين بني‌اسرائيل نژاد «يهود» را تشكيل مي‌دهند. بنابراين نژاد يهود به حضرت يعقوب(ع) و ابراهيم(ع) باز مي‌گردد و بني‌اسرائيل پسر عموهاي بني‌هاشم و اجداد اوليه‌شان هستند و به همين دليل در دين اسلام از اسحاق به عنوان آباي پيامبر ياد مي‌شود؛ چون حضرت اسحاق(ع) عموي اجداد پيامبر است و در عربي از عمو هم به عنوان «أب» ياد مي‌شود.امّا مذهب يهود طبق ادعاي خودشان، دين حضرت موسي(ع) است. ما وقتي نژاد اين قوم را بررسي مي‌كنيم بايد نظري بر گردش مكاني نژاد اين قوم نيز داشته باشيم؛ اين قوم ابتدا در فلسطين بودند، در زمان حكومت حضرت يوسف(ع) در مصر، اين خانواده يا مجموعه‌اي كه براي گرفتن گندم به مصر آمده بودند توسط حضرت يوسف(ع) شناسايي مي‌شوند و همة ايشان به مصر مي‌آيند و در مصر مي‌مانند. در مصر، ايشان، تبديل به خاندان حكومتي مي‌گردند؛ چون در مصر حضرت يوسف(ع) به حكومت مي‌رسند و فرعون مصر مي‌شوند. بنابراين جايگاهي در آن منطقه پيدا مي‌كنند كه بعداز حضرت يوسف(ع) اين جايگاه را از دست مي‌دهند ولي تا زمان حضرت موسي(ع) آنها همچنان ساكن در مصر باقي‌مي‌مانند. حضرت موسي(ع) اين مجموعه را كه در آن زمان گسترش پيدا كرده بودند، به صحراي سينا منتقل مي‌كنند و وقتي از صحراي سينا باز مي‌گردند تا وارد فلسطين شوند.

پاية دين يهود همان دين حضرت ابراهيم(ع) و بعد حضرت اسحاق(ع) و يعقوب(ع) است. وقتي هم به مصر مي‌آيند تا زمان حضرت موسي(ع) نيز همان دين را حفظ مي‌كنند. حضرت موسي(ع) تعاليمي با بيان جديد، كه كاملاً نسبت به قبل متفاوت بوده، به ايشان آموزش مي‌دهد و تعاليم آن حضرت پاية مكتب ايشان مي‌شود ولي اين پايه بر اساس اعتنا و توجه به بني‌اسرائيل نهاده شده بود .

يهود يا جهود يکي از اديان الهي است که بنيانگذار آن حضرت ابراهيم ( علي نبينا و عليه السلام ) است. اما چون حضرت موسي صاحب شريعت بود وقوم بني اسرائيل را از مصر نجات داد، اين دين به نام وي شهرت يافت. واژه يهودي که منسوب به " يهودا " يکي از فرزندان حضرت يعقوب است بعد از حضرت سليمان و تجزيه بني اسرائيل متداول شد. قبل از آن، از زمان حضرت يوسف در مصر، اين قوم را بني اسرائيل مي ناميدند زيرا لقب حضرت يعقوب اسرائيل بود و فرزندان او را بني اسرائيل مي ناميدند. بنابراين در زمان حضرت موسي هم به آنها بني اسرائيل مي گفتند نه يهود!گاهي هم در اصطلاح به آنها کليمي مي گويند.که واژه اي منسوب به کليم الله ، از القاب حضرت موسي مي باشد.قوم عبراني ( يا همان بني اسرائيل قبل از ظهور اسرائيل ) پيش از حضرت ابراهيم موحد نبودند و خدايان گوناگون را مي پرستيدند.حضرت ابراهيم درميان يهوديان و مسيحيان و مسلمانان بسيار مقدس است و از آنجا که پدرهمه انبياست او را " شيخ الانبيا " ناميده اند.





اجداد یهودیان:

تشكیل قومی به نام بنی اسرائیل به پیش از حضرت موسی كلیمالله و به ایام حضرت ابراهیم (حدود 3750 سال پیش) باز میگردد. حضرت ابراهیم در شهر اور در نزدیکی رود فرات در بابل آن زمان به دنیا آمد و در آغاز ابرام نام داشت. او فرزند تارخ بود که از طریق بت فروشی امرار معاش می کرد. ابرام از بدو طفولیت بت پرستی پدرش را زیر سوال می برد و در جستجوی حقیقت بود. او سرانجام به این باور رسید که همه کائنات مخلوق یک خالق یکتا است و شروع به آموزش اعتقاداتش به دیگران کرد.

ابرام تلاش کرد پدرش را از بت پرستی بازدارد. یک روز که در دکان پدر تنها بود، تبر را برداشت و همه بتها را به جز بزرگترین آنها در هم شکست و سپس تبر را به گردن بت بزرگ آویخت. وقتی پدرش در بازگشت با این صحنه مواجه شد و از ابرام پرسید که چه رخ داده است، ابرام گفت: "بتها به جان هم افتادند و بت بزرگ بقیه را در هم شکست." پدرش گفت: "مسخره بازی بس است. این بت ها زنده نیستند و قدرتی ندارند و کاری از دستشان بر نمی آید" و ابرام پاسخ داد: "پس چرا آنها را می پرستی؟"

سرانجام خالق یکتایی که ابرام می پرستید او را فراخواند و به او پیشنهادی عرضه کرد: اگر او خانه و کاشانه را ترک کند، خداوند برایش ملتی بزرگ ایجاد خواهد کرد و او را برکت خواهد داد. ابرام به خواست خداوند لبیک گفت و به این ترتیب میثاق میان خداوند و قوم یهود شکل گرفت. این میثاق در دین یهود اهمیتی بنیادین دارد، چرا که یهودیان معتقدند پیمانی با خداوند دارند که شامل حقوق و وظایفی از سوی دو طرف این پیمان است. با گذشت زمان شرایط این پیمان روشن تر گردید و سرانجام تورات از سوی خداوند نازل شد. ابرام برای اثبات این که درخور این میثاق است باید ده آزمایش ایمان را پشت سر می گذاشت که ترک خانه و کاشانه یکی از آنها بود.

نگرانی ابرام این بود که به رغم بالارفتن سن و سالش از فرزندی برخوردار نبود. همسر محبوبش سارای می دانست که از سن بارداری گذشته است و لذا کنیزش هاجر را به عنوان همسر به ابرام عرضه کرد. بنا بر روایات، هاجر از دختران فرعون بود که در زمانی که او در مصر کار می کرد به وی داده شده بود. هاجر برای ابراهیم یک پسر آورد که اسماعیل نام داشت و هم مسلمانان و هم یهودیان او را جد بزرگ همه اعراب می دانند.

زمانی که ابرام 100 ساله و سارای 90 ساله بودند، خداوند به ابرام وعده پسری از سارای را داد. خدا نام ابرام را به ابراهیم تغییر داد که در عبری به معنای "پدر بی شماران" است و نام سارای (شاهزاده من) را به سارا (شاهزاده) تغییر داد. سارا برای ابراهیم پسری آورد که نامش را اسحاق گذاشتند که تعبیری از "خنده و شادمانی" بود. اسحاق جد بزرگ قوم یهود است.

اسحاق موضوع دهمین و دشوارترین آزمایش ابراهیم بود: خدا به ابراهیم فرمان داد که اسحاق را قربانی کند. بنا بر اعتقاد یهودیان اسحاق می دانست که باید قربانی شود اما هیچ مقاومتی از خود نشان نداد و به این ترتیب ایمان راسخ خودش را به نمایش گذاشت. در آخرین لحظات خداوند فرشته ای را فرستاد تا از این قربانی جلوگیری کند. دین یهود این داستان را به عنوان نمادی از مخالفت خداوند با قربانی انسانها تعبیر می کند.

اسحاق بعدها با ربکا ازدواج کرد که برایش دو پسر دوقلو به نام های یعقوب و عیسو آورد. یعقوب چهار زن گرفت و 12 پسر داشت. بنا بر تورات، یعقوب پس از سالها کار برای عمویش و دوری از خانواده، به سرزمین پدری بازگشت و خواست با برادرش عیسو آشتی کند. یعقوب شب قبل از رفتن نزد برادرش، همه همسران و پسران و دارایی خود را به آن سوی رودخانه فرستاد تا در تنهایی شب را سپری کند. آن شب او تا سپیده دم با مردی گلاویز شد. صبحگاهان یعقوب از مرد طلب برکت کرد و آنگاه دریافت که آن "مرد" در واقع فرشته خدا است. او یعقوب را متبرک کرد و بر او اسراییل نام نهاد که در لغت به معنای "آن که با خدا کشتی گرفت" یا "پهلوان خدا" است. یهودیان از آنجا که اعقاب یعقوب هستند بنی اسراییل نامیده می شوند. دوازده پسر یعقوب از جمله یوسف اجداد قبایل اسراییل هستند و قبایل اسراییل به نام آنها لقب گرفته اند. برادران بزرگتر یوسف به او حسادت می ورزیدند چرا که او محبوبترین فرزند نزد پدر بود و او در رویا دیده بود که یوسف راهبری برادرانش را در دست خواهد گرفت. برادران یوسف را به برده فروشان فروختند و پدر را قانع کردند که یوسف جان سپرده است. اما اینها همه بخشی از طرح خداوند بود: یوسف به مصر برده شد و از آنجا که در تعبیر خواب استادی نشان داده بود به دربار فرعون راه یافت. در نهایت خانواده یوسف در مصر سکنی گزیدند اما با گذشت زمان اعقاب وی در این کشور به بردگی کشیده شدند و تحت حکومت فراعنه دوران بسیار سختی را سپری می کردند. بنا بر تورات، خداوند بنی اسراییل را تحت رهبری حضرت موسی به صورت معجزه آسایی از چنگال فرعون و مصر خارج کرد. این قوم طی یک راه پیمایی طولانی به کوه طور در سینا رسیدند. در اینجا بود که خداوند میثاق خود را به بنی اسراییل عرضه کرد: اگر مرا بپرستید و از این میثاق پیروی کنید، محبوب ترین قومها، پادشاهی روحانیون و ملتی مقدس خواهید بود. خداوند تورات را بر یهودیان نازل کرد و بنی اسراییل یکپارچه گفتند: "ما هر آنچه را که خداوند گفته است انجام خواهیم داد."

پس از درگذشت حضرت موسی ، جانشین او یوشع، یهودیان را به سرزمین مقدس وارد كرد و در آن جا به زندگی و تشكیل حكومت و ساخت معبد بیت المقدس در دوران حضرت سلیمان پرداختند. یهودیان پس از حدود 850 سال سكونت در آن سرزمین به دنبال شکست حکومت یهود به دست بخت النصر فرمانروای بابل به اسارت برده شدند و پس از حدود 70 سال با حكم كوروش پادشاه ایران اجازه بازگشت به سرزمین خود و بنای مجدد معبد بیت المقدس را پیدا کردند. معبد دوم پس از حدود 420 سال (68-70 میلادی) توسط رومیان ویران گردید و یهودیان در سراسر دنیا پراكنده شدند.



اعتقادات

یک معلم معروف یهودی در قرن دوازدهم بود که فهرست اعتقادات سیزده گانهٔ یهودیان را چنین تنظیم کرد:

1. خدا همه چیز را خلق نمود و هم چنان همه چیز را اداره می‌کند.

2. تنها یک خدا وجود دارد که در همه چیز کامل است.

3. خدا بدن ندارد و شبیه هیچ چیزی در این دنیا نیست.

4. خدا همیشه بوده و همیشه خواهد بود.

5. انسان‌ها باید تنها برای خدا عبادت کنند.

6. کلام تمام انبیای بنی اسراییل درست است.

7. پیش گویی‌های موسی درست است و او بالاترین پیامبری است که بوده و خواهد بود.

8. خدا تورات را به موسی داد.

9. تورات تغییر نخواهد کرد و تورات دیگری هم نخواهد آمد.

10. خدا افکار و اعمال همه را می‌داند.

11. خدا مطیعین دستوراتش را پاداش و مخالفینش را عذاب خواهد داد.

12. ماشیح خواهد آمد.

13. خدا مردگان را به زندگی بر خواهد گرداند.

میتزووت

میتزووت یا دستورات، اعمال مطرح در مذهب یهودیت را میتزووت می‌گویند. میتزوا دستوری است که خدا به مردم می‌دهد. برخی میتزوا را به عمل صالح یا نیکوکاری ترجمه می‌کنند. ششصد و سیزده میتزووت برای یهودیان لازم است که انجام دهند. برخی در زندگی روزمره داخل هستند.





دستورات ده فرمان

یهودیان معتقدند موسی ده فرمان و تورات را از کوه سینا با خود پایین آورد. و به جز پنج کتاب (سفر) موجود، تورا محتوای دیگری هم دارد که آن را میشنا یا تورای شفاهی هم می‌نامند که در آن توضیح می‌دهد، چگونه می‌توان قوانین پنج سفر را انجام داد. تفسیری که بر این میشنا نوشته شده‌است گمارا نام دارد و با هم این دو کتاب را تلمود می‌نامند.

یهودیان سنتی معتقدند خداوند تورای مکتوب و شفاهی را به موسی داد و او آن‌ها را با رعایت امانت به یهودیان رسانید و آن چه که امروز در دست ماست هم دقیقا همان است و باید همه دستورات آن هر روز هم صورت بگیرد.

یهودیان لیبرال می‌گویند تورا الهام خداوند است اما انسان‌ها آنرا نوشته‌اند و دستورات اخلاقی آن همیشه لازم الاجرا هستند، بر خلاف بسیاری دستورات آیینی که امروز لازم نیست صورت بگیرد.

در یهودیت به بحث گذاشتن فرمانها وتحقیق درباره چگونگی اجرای انها حرکتی مثبت تلقی می‌شود. تلمود پر است از قصه‌های رای‌هایی که در این موارد با هم بحث می‌کردند. لطیفه‌ای در این باب است که می‌گوید «دو یهودی، سه نظر». برخی از این نظرات را همه پذیرفته‌اند اما برخی دیگر هنوز تحت بحث هستند.

امروزه یهودیت رهبر واحدی ندارد که تصمیم بگیرد چگونه فرمان را اجرا کنیم یا به چه چیز اعتقاد بورزیم. گرچه یهودیان اعتقادات به نظرات مختلف دارند، اما هنوز پیروان آن معتقد به یک دین هستند.

ده فرمان را همه یهودیان در پای کوه سینا شنیدند. این خاصیت ده فرمان است اما یهودیان اتفاق نظر دارند که تمام ششصد و سیزده دستور تورا به یک اندازه اهمیت دارند.



ده فرمان این‌ها هستند:

1. به خدا اعتقاد داشته باشید

2. جز او کسی یا چیزی را نپرستیدتصویری یا مجسمه‌ای را به عنوان خدا نسازید به آن ارادت نورزید و آن را تعظیم نکنید

3. نام خدا را بیهوده نبرید

4. شبات نگه دارید یعنی در روز هفتم استراحت کنید

5. به والدین خود احترام بگذارید

6. قتل نکنید

7. زنا نکنید

8. دزدی نکنید

9. شهادت دروغ ندهید

10. به مال دیگری حسد نورزید

هفت فرمان اخلاقی است که بر اساس تلمود و توسفتا، از سوی خدا به نوح داده شد و تمام آدمیان باید از این دستورها اطاعت کنند؛ اگر هم غیریهودیان به این هفت فرمان پایبند باشند و آنها را رعایت کنند ، به رستگاری می‌رسند.

1. ممنوعیت بت پرستی: بت نپرستید

2. ممنوعیت قتل: خون کسی را به ناحق بر زمین مریزید، خودکشی نکنید و فرزندان خود را نکشید و قربانی نکنید.

3. ممنوعیت زنا: زنا مکنید.

4. ممنوعیت قسم ناروا: سوگند ناروا نخورید و تهمت نزنید.

5. گوشت حیوان زنده و خون را نخورید.

6. عدل و داوری را برپا سازید.

7. تشکیل دادگاه شرعی. برای نظارت بر انجام شش فرمان مورد اشاره.

کتاب‌های مذهبی



شامل ۳۹ کتاب است که در دوره‌ای بیش از هزار سال به رشته تحریر در آمده‌اند. یهودیان و حتی مسیحیان برای (تنخ) کتاب مقدس، تقدس والائی قائلند و آن را الهام خداوند بر نویسندگان کتاب مقدس می‌دانند و بر این باورند که کتاب مقدس دو مؤلف دارد یکی خدا و دیگری بشر و بین این دو عنصر خدایی و بشری جدایی وجود ندارد. تنخ خود به ۳ بخش تقسیم می‌شود.



فلسفه یهود

از تبیین بنی‌اسرائیل از سرچشمه جهان هستی و صفات ذاتی و فاعلی خدا به گونه‌ای فلسفی نشأت می‌گیرد. کتاب مقدس عبری که تنخ نامیده می‌شود؛ منبع بنیادینی‌است که فلسفه یهودی بر اساس آن استوار می‌گردد. خاخام‌ها در دوره تنائیم، که در فاصله قرن اول قبل از میلاد تا قرن دوم بعد از میلاد است، و خاخام‌های دوره امورائیم که، بین قرون دوم و ششم میلادی‌است، چنین بینشی را نسبت به خدا و ارتباط آن با کیهان به روشی مشابه ادامه دادند. این اندیشه‌ها موضوعاتی چون وحدت، علم مطلق، قدرت مطلق، خیرخواهی خدا، اسرائیل و رسالتی که در قبال امت‌ها دارد، مفهوم ماشیح و نجات، هدف و قلمرو شریعت و هلاخا را دربر می‌گیرد. علاوه بر تلمود، در میشنا و میدراش نیز توجه دانشمندان به بحث‌های الهیاتی و فلسفی در چهارچوب تفکر یهودی معطوف شد. علاوه بر این، کابالا و متون عرفانی یهودیت نیز مشتمل بر پژوهش‌های نظری پیچیده‌ای درباره سیر آفرینش و ذات خداوندی‌است.

کابالا

کابالا نامی است که بر تصوف یهودی اطلاق می‌شود و تلفظ اروپایی قبّالاه عبری به معنی قدیمی و کهن است. این واژه به شکل قباله برای فارسی زبانان و عرب‌ها است. بیشتر یهودیان ارتودوکس به آئین کابالا )کابالیسم) اعتقاد دارند. بر اعتقاد هواداران و معتقدین به آئین کابالا، فهمیدن و درک رموز مخفی درآئین کابالا، باعث می‌شود تا انسان بصورت روحانی‌واری به خدا نزدیکتر شود و بدین ترتیب بشریت، قدرت والایی از رموز مخفی خدا که برای دیگر انسانها پوشیده‌است، را پی می‌برد.مهمترین منابع و کتب کابالیستی که به عنوان ستون فقرات و پایه اصلی «آئین کابالا» درآمدند، شامل مجموعه کتب عبری زوهار)به معنای «کتاب روشنایی») و هیچالوت (به معنای «کاخ‌ها») می‌شوند که به قرن اول میلادی بازمیگردند. نهایتا در قرن سیزدهم میلادی کتاب زوهار نوشته شد که تفکر و شکل کنونی «آئین کابالا» را تشکیل داد.

ماشیح

ماشیح یا مسیح کسی است که به اعتقاد یهودیان ظهور خواهد کرد و نجات دهنده آنها خواهد بود.

آخرت و زندگی بعد از مرگ

در نخستین نوشته‌های تنخ یهودی، سخنی از زندگی پس از مرگ، کیفر و پاداش، بهشت و جهنم نمی‌رود. اعتقاد بر این بود که مردگان به سرزمین مردگان که شئول نامیده می‌شد، می‌روند. مرگ زودرس، کیفر خدایی دانسته می‌شد که بدکاران و کافران به آن دچار می‌شوند و زندگی طولانی بالاترین خوش‌بختی دانسته می‌شد. زندگی پس از مرگ نامشخص تلقی می‌گردید. ظاهراً به این دلیل که مردم همسایه اسرائیل، به زندگی پس از مرگ به شیوه زندگی در قبر باور داشتند؛ اسرائیلیان از آن‌ها دوری می‌جستند. بنی‌اسرائیل، از دفن کردن اشیاء در گورها پرهیز می‌کردند؛ زیرا انسان را از خاک می‌دانستند که به خاک بازمی‌گردد. در دوره‌های بعدی، باور به آخرت در بین یهودیان به وجود آمد. در کتاب حکمت آمده‌است:

آری، خداوند به راستی انسان را نابودناشدنی آفریده‌است؛ چنان‌چه خود نابودناشدنی‌است.

در تلمود آمده‌است:

اگر کسی برانگیخته شدن مردگان را نفی کند، در روز رستاخیز بهره‌ای نخواهد برد.

هلاخا

هلاخا (به عبری:
הלכה) به مجموعه قوانین شریعت یهود گفته می‌شود، قوانینی که از تنخ، تلمود و خاخام‌ها و همچین آداب و رسوم یهودیان ناشی می‌گردد.

صدکه



صنیوت

در تلمود بابلی، ربّی العازر بن صدوق شرحی بر آیهٔ صنیوت از کتاب میکاه نوشت و آن را با مفهوم عفت همراه کرد.(رساله سُکّه ۴۹:۳) شرایع یهودیت در واقع مردان و زنان یهودی را به پوشانیدن بدنشان امر کرده است؛ بر اساس هلاخا بر زنان واجب است که موی سر را بپوشانند بر مردان نیز جایز نبود که سرناپوشیده چهار ذراع راه بروند یا تورات را تلاوت کنند. هر چند پوشش سر مردان بیشتر نمادی از تقوای الهی تلّقی می‌شد و از قوانین صنیوت دانسته نمی‌شد. بر اساس تورات، شنیدن صدای آواز زنان عروه یا برهنگی دانسته می‌شود. اگر زنی صدایش به قدری بلند بود که وقتی در خانه‌اش سخن می‌گفت، همسایگان قادر به شنیدن صدایش بودند، مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد. بر اساس قانون نگیا، تماس و دست دادن زن و مردی که وابستگی خانوادگی نزدیک ندارند، جایز نیست. بر اساس قانون ایحود، زن و مرد بیگانه از خلوت کردن با هم منع شده‌اند. در کنیسه‌های یهودی، زنان و مردان به وسیلهٔ پرده‌ای به نام مهیتزا از هم جدا می‌شوند. فتاوای یهودی همچنین اختلاط زنان و مردان در رقصیدن را جایز نمی‌دانند. بر اساس شولحان عاروخ، پوشیدن لباس جنس مخالف و نیز پوشیدن لباس کفّار ممنوع می‌باشد.





ملاک یهودی‌بودن

یهودیت ارتودکس معتقد است، شخصی که از مادر یهودی به دنیا آمده، ولو به دین دیگر بگراید، باز هم یهودی است. به صورت تاریخی، یهودی که مدعی الحاد است، ممکن است عنوان حِرِم(به عبری:
חרם( به خود بگیرد، اما اعلام الحاد او موجب از دست دادن عنوان یهودیت از وی نمی‌شود.بر اساس باورهای یهودیان همچنین آنوسیان )یعنی کسانی که به‌رغم میل خود به دین دیگری گرویده‌اند) و فرزندان دختری آنان، یهودی حساب می‌شوند.

در یهودیت، عنوان خاصی برای کسانی که یهودی هستند، ولی شریعت یهود را رعایت نمی‌کنند وجود دارد که آنها را مِشومدیم (به عبری:
משומדים( می‌نامند، در بین علمای یهود در مورد نحوه رفتار با آنان، بر اساس قانون شریعت، بحث زیادی وجود دارد، اما در مورد یهودیت آنان اختلاف نظری وجود ندارد. کسی که ایمان خود به یهودیت را از دست می‌دهد، همواره می‌تواند به این آیین باز گردد. و در این حالت هیچ احتیاج به مراسمی رسمی یا خاص نیست.

گرویدن به یهودیت



گرویدن به این دین با انجام مناسک مذهبی امکان پذیر است. در اکثر کشورهای اسلامی این گرایش جرم محسوب می شود.

آنوسیم

آنوسیم (به عبری:
אנוסים(، در عبری جمع «آنوس» و به معنی «مجبور شدگان» است. در آیین یهودی، کلمه‌ای حقوقی است که به یهودیانی که مجبور به ترک غیر اختیاری آئین یهودیت شده‌اند ولی همهٔ تلاش خود را می‌کنند تا در شرایط اجبار به آیین یهودی خود پایبند باشند، اطلاق می‌شود.

تقسیمات نژادی

نژاد یهود خود به چند دسته تقسیم می‌شود که از نظر ظاهری، رنگ، فرهنگ و موقعیت مکانی تفاوت دارند.تفاوت در سنت‌ها و آداب و رسوم هر یک متفاوت است.
اشکنازی: یهودیان اروپایی که جمعیت بیشتری دارند و روشن تر هستند وسنت مورد خاص خود را دارند.
میزراهی :یهودیان که ساکن خاورمیانه هستند.
سفارادی: یهودیان ساکن حوضه دریای مدیترانه در اروپا و مراکش هستند.
بتا اسراییل یا یهودیان اتیوپی که سیاه پوستند.
بنه روما: این گروه هم سنت و روش خاص خود را دارند.و در ایتالیا سرچشمه می‌گیرند.



تشریفات مذهبی

لباس‌های مذهبی

لباس مردان:در کنیساها و جوامع مذهبی کلاهی بنام کیپا,که از جنس مخمل یا ساتن یا کاموایی است, بسر گذاشته می‌شود و لباسی سفید و شلواری سیاه میپوشند و برای خواندن نماز شالی بنام تالیت و تفیلین(دو نوار سیاه رنگ که دارای جعبه‌ای از آیات تورا می‌باشد که یکی بدست و دیگری به روی پیشانی بسته می‌شود)میبندند.بعضا رسم است که شال باریکی بنام آتاراه روی تالیت می‌اندازند. همچنین بندی بنام ضیضیت از روی شلوار آویزان می‌گردد.سن وجوب حجاب ازسن تکلیف12 سالگی کامل میباشد.

نمازها

یهودیان معمولاً در هر روز سه نماز (یهودیت( می‌خوانند و در روز شبات و سایر روزهای مقدس فرقه‌های ارتدکس و محافظه کار یک نماز اضافی هم به نام موساف خوانده می‌شود. نماز پنجمی هم به نام نئیلا وجود دارد که اکنون تنها در یوم کیپور دهمین روز از ماه تیشری که اوایل پاییز است خوانده می‌شود.می توان نماز را فرادی یا به جماعت یا به همراه منیان خواند. مثل نماز اسلامی در یهودیت هم نماز جماعت ارجح است و بخش‌هایی هم دارد که جز در جماعت اجرا نمی‌شود. اکثر مراسم آیینی در یهودیت با ملودی سنتی به نام نیگون به حالت آوازی قرائت می‌شود. در هر کنیسه، سکویی کم ارتفاع وجود دارد که حزان بر فراز آن این مناجات را رهبری می‌کند.

اعیاد مذهبی

برگزار کردن اعیاد در یهودیت ریشه مرکزی ارتباط بشر با خدا و جهان می‌باشد.اعیاد مذهبی که بیشتر نشانهٔ رویدادهای مذهبی نظیر خروج از مصر و نزول تورا و یا ارتباط با طبیعت دارند، این اعیاد شامل:

پسح یا فصح هم نماد آزادی است و هم شکل‌گیری قوم یهود.

عید شاووت یا عید هفته‌ها

روش هشانا: عیدی است که نمود شروع سال یهودی است.

یوم کیپور: روز آمرزش نیز شناخته می‌شود.

عید سوکوت: دو هفته پس از روش هشانا و پنج روز پس از یوم کیپور آغاز می‌شود و هفت روز ادامه دارد. باورمندان یهودی در این مدت، به برپایی سوکا می‌پردازند.

حنوکا

پوریم

سیمحات تورا

تو بیشوات

آسارا بتوت

تیشا ب آو

روز هولوکاست

سالروز استقلال اسرائیل
یوم یروشالاییم یا روز اورشلیم: روز یک‌پارچه‌شدن شهر اورشلیم در پی پیروزی اسرائیل در جنگ شش روزه.

شبات

(در عبری
שבת به معنی شنبه) در دین یهودیت به روز تعطیل هفتگی(شنبه) می‌گویند. که بصورت نمادین به معنای هفتمین روز خلقت است یکی از ده فرمان حفظ شبات است که با غروب جمعه آغاز می‌شود و با غروب شنبه به پایان می‌رسد.شبات روز استراحت برای تشکر از خداوند برای خلق زمین است.

کشروت



نحوه کشتار حیوانات در یهودیت. گردن حیوان با یک ضربه چاقو بریده می‌شود و صبر می‌کنند تا تمام خون حیوان از بدن او خارج شود.

قوانین یهودیان برای غذاها یهودیانی که قانون کشروت را رعایت می‌کنند غذاهای خاصی میل می‌کنند که با ترتیب خاصی تهیه شده باشد. غذایی که یک یهودی می‌تواند بخورد کوشر نامیده می‌شود. یهودیان سنتی در این مورد بسیار با توجه هستند. نمی‌توان در رستوران‌های غیر کوشر و یا در منزل کسی که کشروت را رعایت نمی‌کند غذا خورد. گاهی رعایت این اصل دیدار دوستان یا انجام کار را دشوار می‌کند. اما باید بدانیم این هم بخشی از مذهب یهودیت است.
یهودیان می‌توانند همه نوع میوه یا سبزی را اگر خوب شسته شود و مطمئن شوند حشره‌ای در میان آن نیست میل کنند.
یهودیان می‌توانند هر ماهی باله و فلس داری را بخورند. از جمله قزل آلا و ماهی تون اما خرچنگ، صدف و میگو برایشان حرام است.
یهودیان می‌توانند گوشت هر حیوان نشخوارکنندهٔ سم شکافته‌ای را میل کنند از جمله گاو، گوسفند، بز و آهو
گوشت پرندگانی که در تورا برای خوراک مردم ناپاک خوانده شده غیرقابل مصرف است اما مرغ ،اردک و بوقلمون حلال است.
غذایی که کسی می‌پزد یا در بسته بندی عرضه می‌شود باید به نظر و تایید متخصص کشروت یا ماشگیاخ برسد.
گوشت حیوان غیرنشخوار کننده یا غیر سم شکافته حرام است. مثلا خوک سم شکافته‌است اما نشخوارنمی‌کند. فیل نه سم شکافته‌است نه نشخوار می‌کند. هر دو تریف هستند.
خزندگان، دوزیستان و جوندگان تریف هستند
هیچ حیوان دریایی که فلس و باله نداشته باشد کوشر نیست مثل کوسه، مارماهی، خرچنگ و میگو
پرندگان گوشت خوار نام برده در تورا برای خوردن مناسب نیستند.
حیوان را باید با حرکت سریع یک چاقوی بسیار تیز ذبح کرد تا سریع بمیرد
تمام خون آن باید خارج شود سپس میل شود
غذای کوشر باید در آشپزخانه‌ای تهیه شود که برای غذای کوشر آماده شده‌است. اگر غذای غیر کوشر در آن پخته شده باشد باید اول به طریق خاصی تمیز شود.

نقاط مهم حیات یک یهودی
تولد
بریت میلا: که در هشت روزگی نوزاد پسر ختنه صورت گرفته و کودک نام گذاری می‌شود.
پیدیون هابن رسمی است که یک پدر انجام می‌دهد تا برای نخست زادهٔ مذکر زنش از معبد نجات بطلبد. بط لاویان و کاهنان این رسم را اجرا نمی‌کنند.
بت میتزوا: در دوازده سالگی یک دختر برگزار می‌شود و پس از آن او یک زن تلقی می‌شود
برمیتزوا: همان مراسم در سیزده سالگی یک پسر است که توراخوانی و دعاهای خاصی هم دارد
ازدواج
تواد اطفال
مرگ

هیکل سلیمان

هیکل سلیمان یا هیکل مقدس (به عبری:
בית המקדש הראשון تلفظ: بیت همیقداش) اولین معبد باستانی یهود در اورشلیم است که اکنون ویران شده‌است. در کتاب مقدس عنوان هیکل برای این بنا به کار رفته‌است. بر باور یهودیان، معبد به دستور خدا و توسط سلیمان ساخته شد.

حجاب در یهود

در کتاب «حجاب در اسلام»، آمده است: «گرچه پوشش، در بین عرب مرسوم نبود و اسلام، آن را به ‏وجود آورد، ولی در ملل غیر عرب، به شدیدترین شکل، رواج داشت. در ایران و در بین یهود و مللی که از فکر یهود پیروی می‏کردند، حجاب، به مراتب شدیدتر از آنچه اسلام می‏خواست وجود داشت. در بین این ملت‏ها وجه و کفّین (= صورت و کف دست‏ها) هم پوشیده می‏شد. حتی در بعضی از ملت‏ها سخن از پوشیدن زن و چهره زن نبود، بلکه سخن از قایم کردن زن بود و این فکر را به صورت یک عادتِ سفت و سخت درآورده بودند».
از کتاب مقدس برمی آید که درعهد سلیمان علیه السلام، زنان علاوه بر پوشش بدن، برقع (روبند) به صورت می انداختند. این سنت در زمان ابراهیم علیه السلام نیز رایج بود، نامزد اسحاق(رفقه) ابتدا که اسحاق را دید برقع بر صورت انداخت. در تورات، چنین می‏خوانیم: و رفقه، چشمان خود را بلند کرد و اسحاق را دید و از شترخود فرود آمد. زیرا که از خادم پرسید: «این مرد کیست که در صحرا به استقبال ما می‏آید؟» و خادم گفت: «آقای من است». پس بُرقعِ خود را گرفته، خود را پوشانید.

ویل دورانت، که معمولاً سعی می‏کند موارد برهنگی یا احیاناً تزیینات و آرایش‏های زنان هر قوم را با آب و تاب نقل کند تا آن را طبیعی جلوه دهد، در این مورد می‏گوید: «در طول قرون وسطا، یهودیان همچنان زنان خویش را با البسه فاخر می‏آراستند، لکن به آنها اجازه نمی‏دادند که با سر عریان به میان مردم روند. نپوشاندن موی سر، خلافی بود که مرتکب را مستوجب طلاق می‏ساخت. از جمله تعالیم شرعی یکی آن بود که مرد یهودی نباید در حضور زنی که موی سرش هویداست، دست دعا به درگاه خدا بردارد».



او در توصیف زنان یهودی می‏گوید: «زندگی جنسی آنان علی‏رغم تعدّد زوجات، به طرز شایان توجّه، منزه از خطایا بود. زنان آنان دوشیزگانی محجوب، همسرانی ساعی، مادرانی پُرزا، و امین بودند و از آن‏جا که زود وصلت می‏کردند، فحشا به حداقل، تخفیف پیدا می‏کرد».



دراصول اخلاقی « تلمود » که آیین نامه زندگی یهودیان است ، آمده : « اگرزنی به نقض قانون یهود می پرداخت، چنانچه مثلاً بی آنکه چیزی برسر داشت به میان مردم می رفت و یا در شارع عام نخ می رشت یا با هرسنخی ازمردان درد دل می کرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون درخانه اش تکلم می نمود ، همسایگانش می توانستند سخنان او را بشنوند ، درآن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه اوراطلاق دهد.»





جنگ و اخلاق جنگ در دین یهود



دین یهود خشونت و جنگ را به منظور ترویج عدل در نظر نگرفته است.



این دین تصدیق کرده است که انواع خاصی از جنگ از لحاظ اخلاقی توجیه شده است و گاهی از نظر دین قابل قبول است که مردم کشته شوند.



در دین یهود آمده است پیش از شروع و یا اعلام جنگ باید تلاشی حقیقی در جهت ایجاد صلح و اجتناب از جنگ صورت گیرد. قوانین یهود تنها به سربازان اجازه داده تا با انتخاب خود در جنگ شرکت کنند. شهروندان بی‌گناه باید پیش از آغاز جنگ از میدان نبرد دور شوند.



در عین حال در کتاب عهد قدیم از آرزوی یهودیان برای صلح نیز سخن رفته است. در کتاب عهد قدیم اشعیا آمده است: خداوند به جنگ‌های بین قوم‌ها خاتمه خواهد داد و آنان شمشیرهای خود را به گاوآهن و نیزه‌های خویش را به اره تبدیل خواهند کرد. قوم‌های دنیا دیگر در فکر جنگ با یکدیگر نخواهند بود.



صلح در دین یهود به مثابه امر توصیف شده از سوی خداوند می‌آید. زمانی که عدالت و هماهنگی نه تنها در میان مردم، بلکه در میان فرد فرد جامعه به وجود آید، صلح تحقق می‌یابد.



برخی از استدلال‌های امروز که در بافت تروریسم مطرح می‌شود، این ایده را قبول می‌کند که اگر عدالت در همه جا و برای همه کس وجود نداشته باشد، صلح به وجود نمی‌آید. اهمیت صلح برای یهودیان در واژه سلام به زبان عبری "شالوم" نشان داده شده است. این واژه به معنای صلح است.



در تلمود (مجموعه قوانین شرعی و عرفی یهود) آمده است که فرد مجاز است کسی را که زندگی او را تهدید می‌کند، به قتل برساند. این قانون در مورد کشور نیز اجرا می‌شود.



پیشوایان دینی یهود در عهد باستان سه نوع جنگ را که یهودیان باید به آن توجه کنند، چنین بیان کرده‌اند: الف) جنگ‌های واجب: جنگ‌هایی که به فرمان خداوند انجام می‌شود، همانند جنگ علیه کنعانی‌ها. ب) جنگ‌های دفاعی: اگر یهودیان مورد حمله قرار گیرند، دفاع از خود واجب تلقی می‌شود. ج) جنگ‌های اختیاری: این جنگ‌ها از دسته‌ای هستند که بنا بر هدف‌های خوب انجام می‌شود. زمانی که دیگر جایی برای مذاکره باقی نمی‌ماند.



در کتاب دوم تورات آمده است که یهودیان پیش از اعلام جنگ باید تمام تلاش خود را برای ایجاد صلح به کار گیرند. هر گونه اقدام نظامی پیش از این امر غیرقانونی تلقی می‌شود. در میدان نبرد تنها نظامیان کشته می‌شوند و به غیرنظامیان فرصت داده ‌می‌شود تا صحنه کارزار را ترک کنند، اما مقامات یهودی می‌گویند اگر غیرنظامیان آگاهانه در صحنه نبرد ماندند، حفظ جان آن‌ها به سربازان مربوط نمی‌شود.



بدان گونه که در فرهنگ جدید کتاب مقدس آمده است،دو مفهوم ابتدایی در جنگ در کتاب عهد عتیق دیده میشود:



نخست جنگ به مفهوم برخورد مسلحانه و دیگری جنگ به مفهوم مذهبی ان بین دو نیروی حق و باطل.



به نوشته ی کتاب عهد عتیق تنها نیروی خداوند است که عبریان را قدرت می بخشد و عبریان تنها در پی نظر موافق خداوند در جنگها فعالانه شرکت میکنند.



"فرمانده ی جنگ معمولا کسی است که روح خدایی دارد ،بدین معنی که چنین شخصی متهورانه اقدام به نبرد میکند،بی آنکه با تحریم خدایی روبرو شود.



در کتاب عهد قدیم جنگ تایید و خداوند به عنوان یک جنگجو توصیف شده که در مواقع جنگ یهودیان را هدایت کرده و پیروزی را از آن آن‌ها می‌کند و در مقابل دشمنان از آن‌ها حمایت می‌کند.



همه پیروزی ها در صورتی که قدرت خداوند یاری دهد اتفاق می افتد.تعداد نیروی ارتش چندان مهم نیست ،زیر ا خدا به همراه مردمش میجنگد.به هر حال مشیت الهی این است که کسانی که به او یاری میدهند،از هر نوع وضعیت بد مالی و نظامی در امان بمانند"



به طور کلی تعالیم تورات در مورد جنگ خشن و بسیار خشک است.در هیچ کتاب آسمانی چون اسفار عهد عتیق از جنگ و قتل گفتگو نمی شود.



در همه ی فصول آن یا از کشتن سخن میرود یا از زایشهایی که جای کشتار را پر میکنند.



در تاریخ ادیان هیچ گاه به پرور دگاری همانند خدای دین یهود برخورد نخواهیم کرد،خدایی که نیروهایش انباشته از کینه توزی و انتقام جویی است ،خداوندی که فتح و ظفر را تنها در پرتوی شمشیر باز میشناسد،خدایی که انتقام گناه کاران را تا چند پشت در فرزندان و نوادگان باز میگیرد.(تاریخ ادیان جلد سوم،ص1216)



شاید به دلایل مختلف از جمله محیط اجتماعی و مالی قوم یهود بوده که در تورات بسیار از جنگ و ضرورت آن سخن رانده شده است و شاید هم نیز به دلیل این که یهودیان به برگزیده بودن خود اعتقاد دارند،کلیه جنگهایی را که در جهت منافع ملت یهود انجام میدهند،عادلانه ارزیابی میکنند.(ضیائی بیگدلی،محمد رضا،«مشروعیت جنگ و توسل به زور از دیدگاه حقوق بین الملل»،مجله ی سیاست خارجی،ش دوم،س پنجم،تابستان1370 ،ص ۳۸۹)

حضرت موسی میگوید «خداوند مرد جنگی است» و گفتار داود نیز مضمون و انعکاس همین معناست که میگوید:«دستها مرا به جنگ تعلیم میدهند» و به همین دلیل یهوه نوید میدهد که«تمامی ملل و اقوام را مغلوب شما گردانم و جملکی زمینها را به فتح شما بشارت میدهم و بر این زمینها که باز از آن من است ،فرمان خواهم راند» و تورات ندا میدهد که «اگراسراییلیها زمین موعود(کنعان) را تصرف میکنند،این تنها به دستور خداوند است»(تاریخ ادیان،ج سوم،ص ۱۲۲۹.همچنین جامعه شناسی جنگ:پولمولوژی،ص۹)



با این حال و به رغم جنگ طلبی پیروان دین یهود ،جنگ برای یهودیان همواره پر برکت نبوده است مخصوصا هنگامی که آنها خود را در برابر ارتشهای عظیم و قوی تر از خود میدیدند،دیگر جنگ نمی توانست اقدام سود آور و جالبی باشد.



علاوه بر این در فرمانهای ده گانه ای که از سوی خداوند یهود به موسی نازل شده است ،انسانها به نیک سرشتی و آزاد اندیشی توصیه شده اند و از دزدی و شهادت دروغ،طمع ورزی و قتل و آدم کشی ر حذر داشته شده اند .



فرمان سوم در باره ی حرمت و خودداری از به زبان راندن نام خداوند است که نشان دهنده ی پرهیزگاری



و تقوای سخت یهود بود.اصولا بر هر فرد یهودی حرام است که نام یهوه را بیهوده بر زبان براند.



فرمان پنجم حاکی از تقدیس،احترام و بزرگداشت خانواده است و فرمان ششم امر به زندگی صلح طلبانه میکند و قوم یهود را از قتل و آدم کشی بر حذر میدارد.(تاریخ ادیان، جلد سوم،ص ۱۲۰۹-۱۲۲۳)

کنیسا و ساختمان‌های مذهبی



سنهدرین

سنهدرین(عبری:
סנהדרין به معنی «با هم نشستن» یا «انجمن») دادگاه و شورای عالی یهودیان در زمان گذشته بود که از بیست و سه داور از شهرهای اسرائیل، تشکیل می‌شد. اعضای سنهدرین، ۷۱ تن بودند. سنهدرین بزرگ، در اورشلیم، واقع بود. دادگاه در همه روزها، جز در روزهای عید و روز سبت، برقرار بود. رئیس سنهدرین ناسی و رئیس عدالت آن او بیت دین نامیده می‌شد. سنهدرین، در زمان تئودوسیوس دوم منحل شد و عنوان ناسی نیز ممنوع گشت. در زمان عمر بن خطاب، تلاشهایی برای احیای سنهدرین در اورشلیم صورت گرفت؛ اما موفقیت آمیز نبود.

کنیسا

کنیسا یا کنشت به نیایشگاه و محل اجتماعات دینی یهودیان گفته می‌شود.

سوکاه

سوکا (به عبری:
סוכה) سایبانی است که با آغاز عید سکوت، یهودیان در کنار خانه یا بالکن آپارتمان خود برپا می‌کنند و سقف آن را با شاخه‌های بزرگ نخل یا درختان دیگر می‌پوشانند. بر طبق فرامین مذهبی، دیوارهای سایبان می‌بایست از پارچه، برزنت و یا چوب ساخته شود.

یهودیان باورمند، در هفت روز عید سوکوت غذای روزانه خود را در سوکا صرف می‌کنند و مردان شب را به تنهایی در داخل آن به روز می‌رسانند. در ایام عید سوکوت، یهودیان به دید و بازدید از یکدیگر می‌روند و در سوکا از یکدیگر پذیرائی می‌کنند.

زیارتگاه‌ها
دیوار نُدبه (در عبری:
הכותל המערבי، تلفظ: کوتِل همعرابی )به معنای دیوار غربی،( تلفظ عامیانه عبری: کُتِل) مقدس‌ترین مکان مذهبی یهودیان است که بر روی تپه «موریا» در شهر اورشلیم، در کشور اسرائیل قرار دارد. بر باور یهودیان دیوار ندبه از آخرین باقی‌مانده‌های هیکل سلیمان و دومین پرستش‌گاه اورشلیم و مرکز دعا و منبع الهام برای یهودیان در اسرائیل و سراسر جهان می‌باشد.
نمای دیوار ندبه در شهر اورشلیم
غار پدران:در اورشلیم مکانی که آدم, حوا, ابراهیم, اسحق, لیاه, یعقوب, ساره و ربکا در آن بخاک سپارده شده‌اند.
آرامگاه مادران:در طبریه آرامگاه میریام, صفورا, یوکابدو الیشوا می‌باشد.
آرامگاه استر و مردخای در همدان
آرامگاه راحل در نزدیکی بیت لحم
آرامگاه داود در اورشلیم
آرامگاه دانیال در شوش
آرامگاه حبقوق در تویسرکان

شهرهای مقدس

اورشلیم

حبرون

صفاد

طبریه

نقش‌های مذهبی

روحانیون

کوهنیم:رهبران مذهبی از نسل هارون که رهبری قوم را در گذسته بر عهده داشتند.

ربای یا خاخام یا راو:که مسئول امور مذهبی می‌باشد

هزان:قاری ادعیه

دایان

گبای:متصدی امور روزمره، خادم

تقسیمات مذهبی

از ازل یهودیان با هم هم عقیده بودند تا دویست سال قبل گروهی یهودی در آلمان تصمیم گرفتند مدرن تر و شبیه به سایر آلمانی‌ها شوند و برخی باورها را کنار بگذارند به این یهودیان رفورمیست یا اصلاح طلب می‌گویند.به جز سه گروه محافظه کار اصلاح طلب و ارتدوکس گروه‌هایی با تعداد کمتری هم وجود دارند مثل قرائون. هر گروهی بر اساس فهم خودش از یهودیت اعمال خودش را دارد. برخی از یهودیان بسیاری قواینن را کنار گذاشته‌اند. مثلا اصلاح طلبان یا لیبرال‌ها کشروت یا شبات را رعایت نمی‌کنند و به جای ان جنبه‌های اخلاقی یهودیت را مد نظر قرار می‌دهند. یهودیان که دیدند با این اوضاع سنن یهودی از دست می‌رود برای حفظ سنن پس از لیبرال‌ها بر علیه آنان محافظه کاران را به وجود آوردند. ارتدوکس‌ها این هر دو ار مردود می‌شمرند و تغییراتی ار که آن‌ها به وجود آورده‌اند از حیز اعتبار ساقط می‌دانند.

یهودیان اسرائیل خود را اصلاح طلب یا ارتدوکس یا محافظه کار نمی‌دانند، بلکه خود را حاردی -بسیار مذهبی- داتی -دینی- ماسوراتی -سنتی- یا خیلونی -سکولار- می‌دانند.

فرقه‌های غیر ربانی

یهودیت اومانیست
Humanistic Judaism

جنبش نوسامان گرایی
Reconstructionist Judaism

غیر سنتی
Alternative Judaism

تجدیدگرا
Jewish Renewal

علوم یهود
Jewish Science

تقسیمات تاریخی

صدوقیان

فریسیان

اسنیان

ابیونیان

فرقه‌های خارجی

یهود-بودایی

سامریان

یهودیت مسیحایی

نئو پاگان یهودی



یهودیان ایران

پیشینه حضور یهودیان در ایران به ۲۷۰۰ سال پیش بازمی‌گردد. آنها پس از ویرانی معبدشان توسط بخت النصر فرمانروای قوم آشور، به مناطقی در جنوب عراق فعلی و ایران که زیر سلطه آشوریان درآمده بود کوچانده شدند.از اماکن مذهبی مقدس نزد یهودیان در ایران می توان به پیغمبریه و ارامگاه دانیال نبی وقبرستانی به نام گیلیارد در دماونداشاره کرد .





نتیجه گیری

يهود يا جهود يکي ازقدیمی ترین اديان بشر است که بنيانگذار آن حضرت ابراهيم ( علي نبينا و عليه السلام ) است. اما چون حضرت موسي صاحب شريعت بود وقوم بني اسرائيل را از مصر نجات داد، اين دين به نام وي شهرت يافت. کتاب مقدس یهودیان تورات نام دارد. واژه يهودي منسوب به " يهودا " است که يکي از فرزندان حضرت يعقوب است. پیروان آن عموماً فرزندان قوم بنی اسرائیل هستند. این دین نخستین دین ابراهیمی و نیز توسط بسیاری، نخستین دین یکتاپرستی به شمار می‌رود و کانون بیشتر متون و سنت‌های ادیان ابراهیمی می‌باشد.





منبع

1- آشتیانی،جلال الدین،چاپ سوم1383،تحقیقی در دین یهود،تهران

2- سایت - باشگاه اندیشه - تاريخ شمسی نشر 01/02/ 1387

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر