۱۳۸۹ آذر ۲۷, شنبه

معرفی دین مسیح


 
چکیده
مسیحیت واقعیت یا تحریف؟آیا با شناخت صحیح و کامل از مسیحیت می توان صحت یا عدم صحت ادعا های پیروانش را ثابت نمود؟آیابهتر نیست تا باشناخت و آگاهی بیشتراز مسیحیت در مود آن تصمیم گیری کنیم؟آیا این تعداد بی شمار پیرودین مسیح بابی توجهی به واقعیت و حقایق پیرامون خود کیش وآئین اعتقادی مسیحیت را قبول
 دارند یا نه دلایل دیگر و نیز روش اشاعه دهندگان مسیحیت پیروانش را به راحتی قانع می کند؟پس جهت آگاهی پیداکردن از حقیقت باید خودکتاب مقدس مسیحیان  ،آداب و رسوم آنهاو ... را به طور کامل و صحیح و به صورت مقایسه ای با کتاب آسمانی کامل انسانها(قرآن) وبا استفاده از تفاسیر مختلف مطالعه و بررسی نمود .بیشترین مانور  نویسندگان کتابهای مقدس و پیروان مسیحیت برسر مسائلی چون خدا ،انسان،گناه،مسیح که بود،چه کار کرد؟ چرا؟  و با چه روشی ماموریت خود را انجام داد؟و توجیه کردن این مسئله که انتخاب  دین آنها بهترین انتخاب است و اینکه دیگران را با خود هم عقیده سازند.

     واژگان کلیدی:عهدعتیق ،عهد جدید،روح القدس،تثلیت،کلیسا، ارتدوکس ،داوری آخر،بهشت و جهنم
مقدمه
بر اساس سوابق تاریخی و نیز بررسیهایی که انجام گرفته است زندگی انسان بطور پیوسته با دین و دینداری همراه بوده است.چرا که این گرایش و میل خواستن(پیداکردن حقیقت) به عنوان یک نیروی همیشگی در فطر انسان بوده و هست و همیشه انسان را به سمت پیدا کردن حق و حقیقت سوق می دهد در نتیجه هرکسی با توجه به سطح درک و آگاهی خود می کوشد تا وارد یکی از ادیان دینی بشود که در این انتخاب(در عصر حاضر) ادیانی که تبلیغاتشان بیشتر و پیروان بیشتری دارند فارغ از کامل بودن با نبودن بیشتر مورد توجه قرار دارند.
از طرفی پدیده دین در هر عصر و مکانی به لحاظ ارائه و اشاعه آن در میان مردم با توجه  به شرایط و جو حاکم بر آن زمان بصورت متفاوت ارائه شده هرچند که همگی در یک سمت و با محوریت هدایت انسان و پرستش خدای یگانه صورت گرفته اما نکته مهمی که در اینجا حائز اهمیت است این است که در تحقیقات برخی دین شناسان مطالعه و نقد و بررسی آموزه ها و دستاوردهای دینی با توجه به فظای حاکم بر آن دین انجام نگرفته که این امر باعث شده تا آن دین با دیگر ادیان که قبل و بعد از آن آمده تناقضاتیداشته باشند زیرا همه ما می دانیم تمام ادیانی که توسط پیامبران در هر مقطع از زمان برای هدایت بشر از سوی خداوند آمده ،همگی پیرامون محور ایمان به خداوند یکتا و بلند مرتبه و پیروی ازدستورات او و راهنمایی گرفتن از کتاب مقدسی که در آن زمان بوده می باشد که متاسفانه در این میان اشاعه دهندگان برخی ادیان من جمله مسیحیت که پیروان بیشماری در دنیادارند دین را آنگونه که هست به مردم ارائه نداده و باعث ایجاد تناقض بین مسیحیت و ادیان کامل کننده بعد از آنمی شوند به طوریکه به جای اینکه مردم با برسی سیر حرکتی ادیان به جایگاه درست و نهایی  انسانیت و بندگی خداوند برسندو انتخاب درستی بکنند بر سر دوراهی انتخاب قرار می گیرنداز این رو ما بر آن شدین تا بابرسی اجمالی دین مسیح با آن آشنا شویم و علت نقض آن در برابر حقیقت را بفهمیم چرا که اکثر دول قدرتمند در دنیا پیرو دین مسیح می باشند و چون بیشتر فعالیتهای اقتصادی واجتماعی و فرهنگی  کشورهای دیگر از آنها تاثیر می پذیرد در نتیجه آموزه های دینی آن دول قدرتمند به فر هنگ کشورهای دیگر همراه با صادرات دیگر کالاها سرازیر می شودو در این میان به دلیل عدم آگاهی و کمبود روشنفکران و نیز عدم شناخت  کافی ، مردمان کشورهای ضعیف تر پیرو کیش و آئین دولتها و ملتهای قویتر خواهند شد که در این میان مسیحیت بیشترین سهم را داشته و چون این دین تناقضات آشکاری با دین مبین و کامل انسانها یعنی اسلام دارد بر آن شدیم تا به بررسی و شناخت این دین بپردازیم.

مهمترین موضوع در هر مذهب عبارت از عقاید و نظریات آن مذهب در باره خداست.برخی افراد  به اشتباه فکر می کنند(از نظر مسیحیان) که مسیحیان سه خدا را پرستش می کنند و حتی صلیب و یا مجسمه ها و تمثالهای انسانی آنهار را پرستش می کنند و مورد نیایش قرار می دهند.
مسیحیان واقعی پیوسته به خدای واحد ایمان دارند هرچند که برخی از آنان به اشتباه و از روی نادانی خدایان دیگری را   پرستش می کنندچراکه عیسی مسیح به شخصی که از او سوال کرد بزرگترین حکم خدا چه می باشد چنین پاسخ داد:"خدای ما خدای واحد است و خداوندا خدایی خودررا به تمامی دل و تمامی جان و تمامی خاطر و تمامی قوت و محبت خود به ما بنما که از اول احکام این است "(مرقس12: 33-29).
جمیع انبیاء خدا در دوران قدیم اعلام داشته اند که خدا واحد است و علیه بتها و همه کسانی که خدایانی غیر از خدای واحد را می پرستند فریاد اعتراض بر می آورند.
همچنین مسیحیان به خدا ایمان دارند چراکه نه آغازی داشته و نه انتهای خواهد داشت خدای واحدی که بر همه چیز آگاهی دارد و مالک تمام قدرتها می باشد و تمام چیزهای دیدنی و نادیدنی را بوسیله کلام خود آفریده است زیرا خدا ازلی و ابدی است.
اگر کسی به خورشید و ماه و ستارگان بنگرد و سعی نماید حتی جزئی کوچک از عظمت و شکوه آفرینش را درک نماید با داوود نبی همصدا خواهد شد :"آسمان جلال خدا را بیان می کند و فلک از عمل دستهایش خبر می دهد"
(مزمور1:19).
مسلم است که خدا چون انسان دارای بدن مادی نیستو به زمان و مکان مشخصی محدود نمی باشدبلکه همیشه و در همه جا حاضر می باشد.هرچند که گاهی از چشمها و دستها و قلب خدا سخن می گوئیمو لی این اصطلاحات جسمانی را برای بیان مقاصد روحانی و معنوی بکار می بریم زیرا که خدا بسیار متعال و از ما بالاتر است.
مسیحیان شاکرند که خدا را که ستایش می کنند خدای محبت و مهربانیهاست در کنار اوصاف دیگر خدا این صفت آنقدر برایشان با اهمیت است که در کتاب مقدسشان به آن به آشکارا اشاره شده است که:"خدا محبت است"(اول یوحنا8:4)یعنی هرچه خدا می اندیشد و عمل می کند از روی محبت و مهربانی است.

انسان:
نظر مسیحیان در مورد انسان بر گرفته از کتاب مقدس آنان بدین صورت است که هنگامیکه خدا آفرینش زمین و آسمان و تمامی حیوانات و گیاهان را به پایان رسانیده است انسان را بصورت خود (از لحاظ روحی)به شکل زن و مرد آفرید(پیدایش بابهای اول و دوم) البته این مطالب بدین معنی نیست که خدا دارای بدن می باشد و بدن انسان را شبیه بدن خود آفریده است بلکه انسان روحا شبیه خود خدا است چرا که خدا به انسان عقل داد تا بتواند آزادانه استدلال نماید .
و نیز در مورد انسانها معتقدند که هنگامیکه طفلی در جهان متولد می شود به ظاهر پاک و بیگانه استو لی به زودی شرارت در او ظاهر می شود همانطورکه (برابر کتاب ویلیام. م میلر 16:2004)حضرت داوود در مورد خود فرمود:"اینکه در معصیت سرشته شده ام و مادرم در گناه به من آبستن گردید"(مزمور5:51)همچنان که در کتاب دیگر مسیحیان آورده شده است:"خداوند میفرماید:دل از همه چیز فریبنده تر است و بسیار مریض است کیست که آنرا بداند"(ارمیا 9:17)و از دید گاه آنان به همین دلیل بوده که عیسی مسیح می فرماید:"آنچه از آدئم بیرون آیدآن است که انسان را ناپاک می سازد.زیرا که از درون دل انسان صادر می شودخیالات بد و زنا و فسق و قتل و دزدی و طمع و خباثت و مکر و شهوت پرستی و چشم بد و کفر و غرورو جهالت . تمامی این چیزهای بداز درون صادر می شودو آدم را ناپاک می سازد"(مرقس21:7-23).
پس حالت و وضع انسان بسیار تاسف آور است!چون در نتیجه نافرمانی رابطه خودرا با خدا قطع کرده است مانند گوسفند گمشده ای است که در بیابان لم یزرع و خشک نزدیک به مرگ می باشد(اشعیا6:53).
گناه:
و درمورد گناه نیز مسیحیان معتقدند که: حضرت عیسی مسیح فرموده  که دو حکم اعظم خدا این است که خدای خود را با تمام قلب خود محبت نمائیمو همسایه خود را چون خویشتن محبت نمائیم.(12 :  33-19)این دو حکم احکام اصلی خدا می باشند و به همین دلیل قصور در محبت کامل خدا از طرف ما و همچنین قصور در محبت کامل نسبت به دیگران بزرگترین گناه بشمار می رود.آیا کسی یافت می شود که این احکام را به طور کامل اجرا کرده باشد؟خیر. تمام مردم این احکام را شکسته اند غیر از عیسی مسیح که کاملا بیگناه بود .او زندگی کاملی داشت و  این همام زندگی کاملی است که خدا انتظار دارد ماهم داشته باشیم.
مسیحیان که معتقدند خداوند که انسان را آفرید دوست داشت که انسانها مانند اعضای یک خانواده با هم  به مانند برادر و خواهر باشند و خود نیز(خداوند) به مانند یک پدر به  انسانها محبت نماید چنانکه  بنا به  کتاب مقدسشان دستور خدا این است:"پس شما کامل باشید چنانکه پدر شما که در آسمان است کامل است."(متی48:5 ).

    به اعتقاد مسیحیان خداوند انبیاء را را فرستاد تا بوسیله آنان کلام خود را به مردم برساند.بعلت گناه,اکثریت مردم نمی خواهند صدای خدارا بشنوند و یا اینکه به سبب کری گوش روحانی قادر به شنوایی نبودند،لیکن مردان و زنانی وجود داشتند که توبه کرده و مورد بخشش خدا قرار گرفتند . خدا   با آنان سخن گفت و آنان را موظف ساخت تا پیغام اورا به دیگران برسانند از این جهت آنان پیغمبران خدا شدند(از جمله چنین افرادی در دین مسیح_ به آنها رسولان مسیح معروفند_برابر نقل انجیل لوقاعبارتند از : شمعون(پطرس)، اندریاس برادر شمعون  ، یعقوب،یوحنا،فیلپس ،برتولما،متی،توما،یعقوب بن حلفی،شمعون معروف به غیور،یهودا برادر یعقوب و یهودای اسخر یوطی هستند) .
اطلاعات مسیحیان در مورد انبیاء االهی از کتاب مقدس آنان سر چشمه می گیرد که شامل شرح زندگی و بیانات و نوشته جات عده ای از انبیاء است که برای رسانیدن پیغام الهی به مردم انتخاب شدند اسامی بر خی از انبیاءکه در کتاب مقدس آورده شده است عبارتند از   : ابراهیم ;موسی ; هارون (برادر موسی)  ; مریم (خواهر موسی); ناتان;  سموئیل; داوود; ایلیاء;  الیشع; اشعیا; ارمیا;  یونس;  یوئیل; دانیال و یحیی تعمید دهنده که آخرین پیغمبر قبل از آمدن حضرت عیسی مسیح بودند .حضرت ابراهیم  که خلیل ا... یا دوست خدا و پدر ایمانداران نامیده شده است توسط خداوند انتخاب گردید تا پدر بسیاری از اقوام باشد.بعد از حضرت عیسی مسیح ;انبیاء(رسولان) دیگری مانند پطرس و پولس ظهور کردندکه کلام خدارا برای مردم بیان نمودند و آنان را تعلیم دادند که به حضرت عیسی مسیح ایمان بیاورند .مسیحیان معتقدند که اینان آخرین انبیاء خدا بودند و لی از یک نظر هرکس پیغام واقعی خدا را به مردم برساند ممکن است نبی خوانده شود.
               نظر به ایکه عقیده مسیحیان در مورد انبیاء از بعضی جهات با عقاید سایر پیروان مذاهب تفاوتهایی دارد به بر خی از آنها در ذیلمی پردازیم:
1-تعداد انبیامعلوم نیست و خود مسیحیان اسامی بسیاری از آنها را نمی دانند.
2-از نظر ایشان همه انبیاءاز نسل حضرت ابراهیم خلیل ا... و پسرش اسحاق بودند.
3-انبیاءاز طرف خدا طی دوره ای که حدود 2000 هزار سال به طول انجامید فرستاده شدند.
4-انبیاء عموما برای اسرائیل فرستاده شدند .یعنی قومی که خداوند انتخاب فرمودکه قوم برگزیده او باشند و بوسیله آنها حقایق الهی به جمیع مردم جهان شناسانیده شود.
5-انبیاء بیگناه نبودند بلکه  مردمان باایمانی بودند که گناهان آنان آمرزیده شده بود .
6-انبیاء از میان طبقات مستقل اجتماع ظهور کردند ;برخی ثروتمند,برخی فقیر وبر خی تحصیل کرده و بر خی با معلومات کم و برخی پیر و برخی نیز جوان بودند.
7-برخی از انبیاء مانند ایلیا و یحیی تعمید دهنده کتابی ننوشتند و لی بر خی نظیرموسی ,داوود , اشعیا , یوحنا و پولس پیغام خدا را به رشته تحریر در آوردندتا نسلهای بعدی هم بتوانند بخوانند.


8-کلام خدا به طرق مختلف به انبیاء نازل می شد. بر خی صدای خدا را می شنیدندبعضی پیغام اورا بوسیله فرشتگان دریافت می نمودند. بعضی رویا ها و بعضی خوابهامیدیدندوبدون تردیدعده ای هم پیغام خدا را با فکر و قلب درک می کردند.معهذا همه اطمینان داشتندکه خدا با آنها صحبت کرده است و می توانستند با اعتماد تمام به مردم بگویند"خداوند چنین می فر ماید".
9-به برخی از انبیا از قبیل حضرت موسی و الیشع و پطرس قوت انجام معجزات داده شدتا حقیقت پیغام خویش را بدان وسیله ثابت نمایند و لی برخی چون یحیی تعمید دهندهمعجزه ای انجام ندادند.
کتابهای مقدس مسیحیان کدام است؟
کتابهایی که مسیحیان آنها را" مقدس " می نامند شامل  66  کتاب می باشد که در یک جلد جمع آوری شده استو مجموعا کتاب مقدس خوانده می شود . کتاب مقدس دارای دو قسمت بنام عهد عتیق و عهد جدید می باشد که به آنها اشاره خواهیم کرد:
  این قسمت شامل  39  کتاب جداگانه است که تمام آنها به عنوان کتاب مقدس مورد قبول یهودیان و مسیحیان می باشد. این کتاب به زبان   عبری   توسط نویسندگان مختلف در دوره ای بیش از  هزار   سال به رشته تحریر در آمده است .
پنج کتاب اول بنام تورات و یا کتابهای  پنج گانه معروف هستند.مطالب  این پنج کتاب توسط حضرت موسی و عده دیگری که بوسیله خدا هدایت می شدند از مدارک قدیمی جمع آورذی و نوشته شد.  اولین  کتاب  پیدایشنام دارد که با شرح آفرینش جهان توسط خداوند شروع می شود و در باره آدم و حوا  و نوح و طوفان سخن می گوید همچنین نقل می کند
که حضرت ابراهیم چگونه به فرمان خدا وطن خود را که در عراق بود در حدود  دو هزار سال  قبل از میلاد ترک کرد و به فلسطین یعنی سر زمینی که خدا وعده داده بود به او بدهد رفت.در این کتاب نیز حضرت اسحاق و یهقوب و یوسف  را که بوسیله برادرانش به غلامی در مصر فروخته شد و بعدا وزیر فرعون گردید شرح می دهد .
چهار کتاب دیگر تورات را بیان می کند که خداوند چگونه به حضرت موسی قدرت عطا فرمود تا قوم اسرائیل که از نسل  دوازده فرزند یعقوب(اسرائیل) بودند رهبری نمایدو چگونه تقریبا در سنه 1300 قبل از میلاد آنان را از سرزمین مصر بیرون آورده و به سرزمین فلسطین هدایت نمود این کتابها همچنین شامل تمامی قوانینی است که خداوند بلند مرتبه در کوه مقدس سینا توسط حضرت موسی به قوم اسرائیل عطا فرمود.
بعد از تورات چند کتاب تاریخی وجود دارند که شرح می دهند چگونه قوم اسرائیل تحت رهبری  یوشع ابن نون  فلسطین را فتح می کند و چگونه خداوند بزرگ   حضرت سموئیل نبی  را می فرستد تادر حدود سال 1000 قبل از میلاد  حضرت داوود   را به پادشاهی اسرائیل تدهین نماید .
این کتابها به ما می گویند حضرت داوود  که هم پادشاه بود و هم نبی چگونه تمام دشمنان خود را شکست داد و چگونه پسرش حضرت  سلیمان  معبدی برای عبادت خدا در اورشلیم بنا کرد.بعد از سلیمان کشور به دو به دوقسمت تقسیم شد و فرزندان او بر قبیله یهودا در اورشلیم حکمرانی کردند  تا بالا خره اورشلیم در سال   586    قبل از میلاد  بوسیله  سپاهیان پادشاه   بابل  فتح شد.
بسیاری ازیهودیان اسیر گشته به ایران و عراق برده شدند و بعد از 50 سال  کورش شاهنشاه ایران بابل را تسخیر کرد, او یهودیان را تشویق نمود تا به اورشلیم برگردند و معبد خدا را که ویران شده بود مجددا بنا نمایند .آنان این کار را انجام دادند و لی بعد از  سال 586 قبل از میلاد دیگر پادشاهی از نسل حضرت داوود بر یهود حکمرانی نکرد زیرا فلسطین تحت تسلط بیگانگان بود .بعد از کتابهای عهد عتیق کتابهای  اشعار  قرار دارند که از آنجمله اند:  کتابهای ایوب , مزامیر داوود ,امثال سلیمان و غیره.سپس به   شانزده کتاب  به قلم انبیاء مختلف می رسیم که از آنجمله اند: اشعیا , ارمیا,  حزقیال,  دانیال , میکا , زکریا  و ملاکی.
غالب این انبیاء بین سالهای  800 تا 400 قبل از میلاد در یهودیه زندگی می کردند .چنین به نظر می رسد که بعد از ملاکی نبی ( تقریبا 430 قبل از میلاد) تا زمان ظهور یحیی تعمید دهنده در حدود 26 میلادی  خداوند پیامبر دیگری نفرستاده است.

2-عهد جدید:
تعداد کتابهایی که عهد جدید را تشکیل می دهد 27 کتاب است.این کتابها به زبان یونانی بوسیله تقریبا   ده  نویسنده مختلف در مدت پنجاه سال بعد از مرگ و قیام عیسی مسیح نوشته شده است.
اصطلاح عهد عتیق اشاره ای است به پیمانی که خدا توسط حضرت موسی با قوم خود اسرائیل منعقد کرد.(خروج 24 : 1-8)."
عهد جدید "اشاره ایست به پیمان خدا به قوم جدید خود یعنی کسانیکه به مسیح ایمان می آورند (ارمیا 31:31 . لوقا 22 :20)".
چهار کتاب اول  عهد جدید "انجیل"نامیده می شوند که به زبان یونانی به معنی مژده یا خبر خوش می باشد.این کتابها بوسیله چهار نویسنده مختلف نوشته شده اند که هرکدام خود کتاب جداگانه ای در مورد زندگی حضرت عیسی مسیح میباشد.این اناجیل با یکدیگر تناقصی ندارند بلکه مکمل یکدیگر هستند و مانند چهار عکس میباشند که از چهار جهت مختلف از یک نفر گرفته شده باشندغالبا عهد جدید را انجیل می نامند.
پنجمین  کتاب عهد جدید اعمال رسولان می باشد.این کتاب طرز انتشار و توسعه ایمان مسیحی را از اورشلیم تا به روم در مدت  سی سال بعد از مرگ حضرت عیسی مسیح بیان می نماید.
این کتاب مخصوصا کارهای  دو  نفر از رسولان مسیح  یعنی پطرس و پولس را شرح می دهد .سپس به  21 نامه می رسیم که غالبا توسط پولس رسول و پطرس رسول و یوحنای رسول نوشته شده اند. در این نامه ها توضیح داده شده است که مسیحیان چه ایمانی باید داشته باشند و چگونه باید زندگی کنند.
آخرین کتاب که مکاشفه نام داردرویاهایی را که یوحنای رسول دید بیان می کند این کتاب نشان می دهد که چه تنبیهاتی در انتظار بی ایمانان است و همچنین پیروزی نهایی عیسی مسیح و جلال ملکوت ابدی خدارا تشریح می نماید.اگر چه که هم یهودیان و هم مسیحیان کتابهای عهد عتیق را می پذیرنئد اما یهودیان عهد جدید را از طرف خدا نمی دانند.
        دکتر ویلیام میلر در سال 1919 از طرف کلیسای پرزبیتری ایلات متده آمریکا جهت ارائه خدمات مذهبیبه ایران آمده بود و پس از 43 سال یعنی در سال 1962 ایران را ترک کرد در این باره این چنین می گوید:"اگر به شما گفته باشند که مسیحیان کتاب مقدس خودرا عوض یا تحریف کرده اند و کتبی که اکنون در دست مسیحیان است معتبر نیست،باید به شما اطمینان بدهم که این اتهام به هیچ وجه پایه و اساسی ندارد مسیحیان کتاب مقدس خود را دوست می دارند و هرگز به افراد شریر اجازه نمی دهند که آن را از بین ببرند و یا در آن تغییراتی بدهند.به علاوه امروز نسخه های خطی کتاب خطی به زبان یونانی وجود دارد که بیش از  1600  سال از عمر آن می گذرد و ترجمه های فعلی کتاب مقدس از روی همین نتسخه های خطی قدیمی انجام میشود.
مسیحیان سعی بلیغ کرده اند که تمام کتاب مقدس یا قسمتی از آن را به تمام زبانهای دنیا ترجمه نمایند تا هر کسی بتواند به زبان مادری خود بخواند.کتاب مقدس یا قسمتهایی از آن به بیش از 1600 زبان مختلف جهان ترجمه و منتشر گردیده شده استو در تمام زبانها پیغام خدا یکی است.آیا می دانستید که کتاب مقدس سالانه بیش از هر کتاب دیگری در جهان منتشر و توزیع می گردد؟ مطمئنا اگر مردم معتقد بودند که این کتاب کاذب و نادرستی است،هرگز اینقدر خواهان نمی داشت."(ویلیام میلر29:2004)

هنگامیکه عیسی تقریبا 30 ساله شد زمان آن رسید تا خدمتی را که برای آن به این جهان آمده بود شروع نماید.بنابر این ناصره(شهری که عیسی مسیح (ع) در آبزرگ شده و به نجاری مشغول بود) را ترک کرد و نزد یحیی تعمید دهنده رفت (شهر کفر ناحوم در کنار دریاچه جلیل). در آن موقع یحیی پیغام خدا را به عهده زیادی که در اطرافش جمع بودند می رساند و آنهارا به توبه دعوت می نمود و آنهایی را که توبه می کردند در رود  اردنبه نشانه پاکی از گناه تعمید می داد.اگرچه  حضرت عیسی(ع) در تمام زندگیش گناهی مرتکب نشده بود از یحیی تعمید دهنده خواست که اورا تعمید دهد و یحیی نیز اطاعت نمود.
وقتی عیسی(ع) بعد از تعمید از آب بیرون آمد روح خدا بصورت کبوتری از آسمان نازل شد و بر او فرود آمد و صدای خداوند را عیسی و یحیی شنیدند که می فرمود:"این است پسر حبیب من که از او خشنودم "(متی 3 : 17) .سپس عیسی به بیابان رفت و مدت چهل روز در آنجا روزه گرفت و دعا نمود .در این مدت شیطان سعی کرد اورا وسوسه نماید که از خدا سر پیچی نماید و لی موفق نشد.(متی 4 : 11-1).وقتی که حضرت عیسی(ع) به وسیله یحیی تعمید داده شد روح القدس بر او نازل شد و همچنین قبل از مرگ عیسی وعده داد که روح را ،که تسلی دهنده خوانده می شود خواهد فرستاد تا پس از صعود خودش به آسمان رسولانش را در خدماتی که با ید انجام دهندهدایت و تقویت فرماید.طبق همین وعده ده روز پس از صعود عیسی به آسمان ،روح القدس از آسمانبر جمیع ایمان داران فروریخت و آنها پیام عیسی مسیح را به قدرت به مردم رسانیدندو درنتیجه چند هزار نفر به عیسی مسیح ایمان آوردند.
نظر و اعتقاد مسیحیان در مورد روح القدس که بر گرفته از کتاب مقدسان می باشد این است که روح القدس از مخلوقات خدا نبوده بلکه روح خداست و با خدا یکی می باشد.
عیسی به مرد دانشمندی به نام نیقودیموس فرمود که او می باید از نو متولد شود تا بتواند داخل ملکوت خدا گردد.وقتی نیقودیموس با تعجب پرسید که چگونه مرد پیری مثل او می تواند دوباره متولد شود,عیسی پاسخ داد که تولد تازه عمل روح القدس می باشد .بدیهی است همانطوریکه خدا می تواند حیات جسمانی را بیافریند همچنین تنها خدا قادر است به انسان حیات روحانی ببخشدو اورا به موجود جدیدی تبدیل نماید.هنگامیکه بشر در گناه زندگی می کند فرزند شیطان است,ولی خداوند قادر است به وسیله روح القدس خویش انسان گناهکار را عوض کند و هنگامیکه خدا از نو متولد می شود فرزند خدا می گردد.به علاوه روح  القدس مولف کتاب خداست،زیرا او انبیاء عهد عتیق نظیر داوود و اشعیا را تعلیم داد و هدایت نمودو همچنین روح القدس بود که متی و لوقا و پولس و دیگر نویسندگان عهد جدید را هدایت فرمود زیرا به قول کتاب مقدس:"نبوت به اراده انسان هرگز آورده نشد بلکه مردمان به روح القدس مجذوب شده از جانب خدا سخن گفتند " (2 پطرس  21:1).
همانطوریکه روح خدا آنانی که کتاب مقدس را نوشته هدایت فرمود همچنین همین روح برای آنانی که این کتاب را می خوانند تنها راهنمای درست و واقعی است.عیسی مسیح(ع) فرمود:"لیکن تسلی دهنده یعنی روحالقدس که پدر اورا به اسم من می فرستد او همه چیز را به شما تعلیم خواهد داد و آنچه به شما گفتم به یاد شما خواهد آورد"(یوحنا 14:26).
البته پیروان عیسی مضطرب شدند از اینکه عیسی به آنان گفت می باید مصلوب گرددو بعد از این زمین خاکی به عالم بالا صعود نماید .لیکن عیسی بوسیله وعده خویشتن در مورد فرستادن روح خود جهت هدایت و قدرت بخشیدن به آنها ,آنان را تسبی بخشید و فرمود که خودش همیشه روحا با آنها خواهد بود .ده روز پس از صعود عیسی ,روح القدس بر آنها نازل شد و آنان را دگرگون ساخت از آن زمان تاکنون همان روح القدس در پیروان واقعی مسیح ساکن بوده و طبق وعده عیسی در آنها خواهد ماند(یوحنا 27-14:25).

مسیحیان در جواب این مسئله که مردمان دیگر مذاهب فکر می کنند که مسیحیان سه خدا را عبادت می کنند"خدا عیسی و مادرش مریم و این سه تثلیث خوانده می شود" چنین جواب می دهند که:اگر یک مسیحی هر مخلوق خدا را در عوض خدا و یا به اندازه او عبادت کند دچار شرک شده و بزرگترین گناه را متکب می شوند.از دیدگاه پیروان واقعی مسیحیت حضرت مریم باکره شخص بسیار مقدسی بوده ولی او هرگز نباید مورد ستایش قرار گیر که ستایش فقط مخصوص خداست.البته از نظر مسیحیان ستایش عیسی مسیح(ع) کار درستی استو لی ایشان مسیح را نه از آنجهت که پیغمبر مقدسی بوده ستایش می کنند  بلکه از آنجهت که او از ازل کلام خدا و پسر خدا می و با خدا کاملا یکی است باشد (اعتقاد مسیحیان)از نظر ایشان مسیح کسی نبوده که انسانها او را به مرتبه خدایی رسانیده بلکه  او از ازل در واقع با خدا یکی می باشد و به این دلیل انسان شد که انسان گناهکار را نجات دهد و به سوی خدا بر گرداند از این رو او شایسته ستایش است چونکه حقیقتا خداست.بعلاوه روح القدس از مخلوقات خدا نمی باشدبلکه با خدا یکی است و خود خدا است،روح القدس در زندگی انسان همان عملی را انجام می دهد که فقط خدا قادر است  انجام دهد و به همین دلیل شایسته ستایش استچنانچه پسر(مسیح) شایسته ستایش و نیایش است در نتیجه مسیحیان اینطور بیان می کنند که منظور از تثلیث این نیست که سه خدا یعنی پدر و پسر و روحالقدس وجود دارد بلکه خدا واحد حقیقی است و همیشه واحد خواهد بود و لی از ازل خدای واحد شمامل پدر ,پسر و روح القدس بوده است,پدر که با چشمان بشری هرگز دیده نمی شود سرچشمه و منبع الهی استو یکبار در تاریخ بشر،پسر ، پدر اکمل را بطور کامل ظاهر ساخت و روح القدس بوسیله پدر و پسر عطا گردید تا اراده خدا را در میان مردم عملی سازد

کلیسا چیست؟
          کلیسا محلی است که در آن مسیحیان به عبادت می پردازند و نیز محل اجماع ایمانداران مسیح, هم در این جهان و هم اشخاصیکه با مسیح در آسمان هستند می باشد.البته از دیدگاه مسیحیان  منظور از کلیسا تنها ساختمانی نیست که در آن جمع می شوند بلکه آنان اعتقاد دارند خداوند از کسانیکه در ابتدا ی  مسیحیت به عیسی(ع) ایمان آوردند قوم جدیدی برای خود تشکیل داد که کلیسای مسییح خوانده می شود .در ابتدا فقط اسرائیلیان قوم برگزیده خدا محسوب می شدند ,لکن اکنون تمام مردان و زنانیکه از نژاد ها و ملل مختلف به مسیح ایمان می آورند ,قوم جدید خدا محسوب مکی شوند.
در دخول در اجتماع اسرائیل اجرا ی مراسم ختنه بود,که خدا برای ابراهیم و تمام نسل ذکور او مقرر کرده بود.لکن راه دخول در ورود  به کلیسای مسیح , که قوم جدید خدا می باشد , عبارت است از تعمید و به همین دلیل دیگر ختنه اهمیت مذهبی ندارد.تعمید طبق فرمایش مسیح در مورد کسانی اجرا می شود که توبه کرده و به مسیح ایمان آورده اند و نشانه عضویت در خانه روحانی خدا(کلیسا) میباشد.تعمید به خودی خود کسی را نجات نمی دهد زیرا گناه کاران فقط بوسیله ایمان به مسیح نجات میابند.تعمید علامت وسمبل پاکی از گناه و و شروع یک زندگی جدید در مسیح می باشد.
 در بعضی از کلیساها مرسوم است که آب بر سر کسانیکه تعمید می گردند می پاشند و یا  آب می ریزندو در کلیساهای دگر اشخاص را کامال در آب فرو می برند .تعمید برای هر شخصی تنها یکبار انجام می گیرد.در عهد جدید(کتاب مقدس مسیحیان)کیلسا "بدن مسیح " نامیده می شود . مسیح سر کلیسا است و تمام اعضای بدن از هر نژاد و زبان و رنگ در او یک می باشند از این رو کلیسا یکی است بطوریکه مسیح یکی است.
کلیسا همچنین مقدس است زیرا به  خدای مقدس تعلق دارد.البته از دیدگاه مسیحیان دلیل اینکه در کلیسا ها تفرقه وجود دارد و گاهی شرارت دید می شوداین است که در کلیسا عده زیادی وجود دارند که که بوسیله روح القدس تولد تازه نیافته اند و به همین دلیل واقعا مسیحی نیستند.براساس کتاب مقدس مسیحیانهرکس روح مسیح را ندارد از او نمی باشد.( رومیان 9:8).بعلاوه ایشان معتقدند که تمام اعضای کلیسا شبیه اشخاص بیماری می باشند که برای شفا یافتن به بیمارستان آمده اند.
آنها خودرا بدستهای طبیب بزرگ یعنی عیسی مسیح سپرده اند و او آنها را تدریجا بهبودی می بخشدو از مرض گناه شفا می دهد .
همچنین تا موقعی که مسیحیان در این جهان به سر می برند از نتایج گناه کاملا آزاد نیستندو به همین دلیل تمام مسیحیان احتیاج دارند که گناهان  خود را اعتراف و از آنها توبه نمایند.تمامی بنی نوع بشر گناهکارند اما از دیدگاه پیروان مسیح  تفاوتی که بینآنها  و دیگرا ن وجود دارد این است که مسیحیان واقعی خود را به پزشکی که خداوند فرستاده تسلیم می نمایندو دارو ها و دستورات او را اطاعت می کنند در صورتیکه سایرین چنین نمی کنند.
فرقه های زیادی از مسیحیت در جهان وجود داردمن جمله ابیو نیسم آریانیزم سابلیانیسم و پلاگانیسمکه دو فرقه از همه بزرگترند و پیوان بیشتری دارند که عبارتند از :  کاتولیک ها   و ارتدوکس ها    پروتستانت هاکه این دوفرقه نیز خود دارای شعبات مختلفی می باشند. که کتاب مقدسشان یکی است.و همگی اعتقاد دارند که عیسی مسیح پسر خداوند است و معتقدند که او بر روی صلیب جان داد - از ديدگاه قرآن کريم اشتباهى بيش نيست (نساء: 157)-و دوباره زنده شد و یگانه نجات دهنده و خدا می باشد.



واژه ی کاتولیک اصطلاحا به معنای جامع است. کلیسای کاتولیک به معنای کلیسای جامع است. پدران کلیسا، کلیسا را به این نام یاد می کردند. در شورای نیقیقه که مورد پذیرش همه ی فرق مسیحی است این گونه می خوانیم:
ما ایمان داریم به یک کلیسای مقدس و کاتولیک(جامع) و رسولی.  
نام این کلیسا از روزی که کلیسا بر زمین بوده است (به نام کلیسا و لااقل از سال 100 میلادی به این سمت) وجود داشته است. البته این را باید پذیرفت که کلیسای کاتولیک در طول 20 قرن تحولات بسیار و هم چنین فراز و نشیب های مختلفی را داشته است و همانند دیگر کلیساها قطعا دارای مشکلات و ایرادات و اشتباهات فراوانی بوده است(زیرا کلیسا نهادی 100 در صد الهی و 100 درصد انسانی است). کلیسای کاتولیک خود را به پطرس رسول (رسولی که عیسی، کلیسا را به وی سپرد بر طبق متی 16: 18-19)، نسبت می دهد. پطرس رسول، کلیسای رم را بنا کرد و در همان رم نیز شهید شد و کسی که او به عنوان اسقف بعد از خودش در رم دستگذاری کرده است دارای مأموریت پطرس است و این گونه سلسله مراتب پاپ ها شکل گرفته است.
ایمان کلیسای کاتولیک بر مبنای سه منبع است: 1- کتاب مقدس   2- سنت رسولان  3- اجماع کلیسا
در این میان کلیسا معتقد است که این سه ایمان کلیسا را به وجود می آورد و تقویت کرده و رشد می دهد. کتاب مقدس از سنت رسولان برتر نیست و سنت نیز از کلام خدا برتر نیست. بلکه هر سه با هم اصول ایمان مسیحی را شکل می دهند. طبیعتا این الزام وجود داد که هیچ کدام از این سه با هم در تناقض نباشند. سخنانی که رسولان به طور شفاهی به کلیساهای خودشان می گفتند(فیلیپیان 4: 9، 2 تسالونیکیان 15:2 و ...) و نیز پدران مقدس کلیسا سخنانی که از سنت رسولان بر جای مانده بود، سنت را تشکیل می دهد و چون بر طبق کلام خدا، روح القدس کلیسا را به حقیقت کامل خواهد رساند، مکاشفه ی خدا در سنت رسولی و در آموختن کلام خدا ادامه دارد و خواهد داشت.
اجماع کلیسایی(که خطا ناپذیر است، چون کلیسا پر از روح خداست) ، برای شرایط امروز ما ایمان را تعریف می کند. کلیسای کاتولیک همیشه و در طول سال های سخت قبل از سلطنت کنستانتین (که امپراطوری روم را مسیحی کرد) با بدعت های مختلف جنگید و پس از کنستانتین نیز در برابر حمله های مختلف الاهیاتی بسیاری بدعت گذار جنگید و از ایمان مسیحی به همان گونه که بود حفاظت کرد. از جمله مناقشاتی که در آن روزگار وجود داشت و کلیسای کاتولیک از راست دینی حمایت کرد می توان به وجود چندین بدعت اعم از بدعت ناستیکی، مناقشه ی پلاگیوسی، بدعت آریوسیو ... پرداخت که به حق ایمان امروزمان را از هر فرقه ای که باشیم مدیون کلیسای کاتولیک هستیم. کلیسایی که با تمام قدرت و البته با تمام توان خود بر سر راه این بدعت ها ایستاد و نگذاشت که کلیسا از مسیر صحیح خودش که همانا راست دینی بر طبق انجیل است خارج شود.
 قابل تأمل است که تا سال 1024 میلادی(که به شقاق کبیر معروف است)، کلیسا واقعا دارای یک شاخه ی اصلی به نام کلیسای کاتولیک بود که به دلایلی که در ذیل به آن می پردازیم بعدا منقسم شد. یعنی از 2000 سال حیات کلیسا که تا امروز ادامه داشته است، مسیحیت بیشی از نیمی از خودش را در درون کلیسای کاتولیک می دید.
از جمله مسائلی که در کلیسای کاتولیک بحث انگیز است، یکی تبدیل نان و شراب به بدن و خون مسیح، دیگری تکریم مریم به عنوان مادر خدا و ... است. لازم به ذکر است که اگر بخواهیم از دیدگاه کاتولیکی به این قضایا نگاه کنیم آن وقت این موارد برای کلیساهایی که آن را نمی پذیرند قابل بحث و جای سوال است. مسائلی که کلیسای کاتولیک آن را جزو ایمان خود می داند و عدول از آن را نوعی بدعت می داند.
باید بگویم که گفتارهای کلیسای کاتولیک و اصول ایمانی این کلیسا بر طبق روز پیش می رود و می توان شورای واتیکان دوم (1962- 1965) را نقطه ی عطفی در تاریخ این کلیسا دانست. شورایی که باعث شد بسیاری از خرافات قدیمی در این کلیسا از میان رفته و کلیسا را به جهت راست دینی قدیمی خود بازگرداند.
در حال حاضر بیش از یک میلیارد نفر مسیحی کاتولیک در جهان وجود دارد که کشورهایی نظیر اسپانیا، ایتالیا، ایرلند و بسیاری از کشورهای آفریقایی و حتی آسیایی از پیروان این فرقه هستند.
کلیسای ارتدوکس:
این کلیسا از زمان شقاق کبیر (سال 1024 میلادی) رسما فعالیت خود را آغاز کرد و خود را از کلیسای کاتولیک جدا دانسته و به طور مستقل رهبر دیگری را برای خود برگزید. مشکلی که در آن دوران وجود داشت بر سر مسئله ی برتری پاپ بود. کلیسای کاتولیک پاپ را به عنوان جانشین پطرس پذیرفته بود و همه ی مسیحیان به این امر ایمان داشتند، ولی ظاهرا در سال 1024 مشکلات قدیمی بین دو حوزه ی لاتین زبان (مسیحیان لاتین زبان و غربی تر) و یونانی زبان (شرقی تر، کنستانتینوپل) سرباز کرد. جنگی بر سر مقام اسقف اسقفان (پاپ)، بین کرسی رم(محل اصلی سلسله ی پاپی) و کرسی یونان در گرفت که در نتیجه ی این جنگ (که کلیساهای کاتولیک و ارتودکس از آن با تاسف یاد می کنند) پاتریارک یونان رسما خود را از پاپ جدا دانسته(کلیسای کاتولیک را منحرف شده دانست) و مقام خواهی کرد. در آن دوران این دو مکان(یونان، شرق امپراطوری) و رم(غرب امپراطوری) بر سر برخی از مطالب الاهیاتی نیز با هم اختلاف نظر داشتند که این ها باعث شد یک سری بهانه پیدا شود تا جدایی آخر صورت گیرد. از این میان می توان به مسئله ی صدور روح اشاره کرد. کلیسای کاتولیک پذیرفته بود که روح القدس هم از پدر و هم از پسر صادر می شود ولی حوزه ی یونانی این را نمی پذیرفت و صدور روح را فقط از پدر می دانست. این مسئله شاید امروز برای ما کوچک و بی اهمیت جلوه کند ولی در الاهیات مسئله ای بزرگ بوده است و به عنوان یک بهانه ی خوب برای جدایی این کلیسا ها از یک دیگر کارگر هم شد. پس پاتریارک یونان کلیسای کاتولیک را بدعت گذار نامیده و آن را تکفیر کرد و در عملی مشابه کلیسای کاتولیک نیز کلیسای ارتودکس را منحرف نامیده و آن را تکفیر کرد.      
باید یادآور شوم که لفظ ارتودکس به معنای راست دینی است و از آن جهت که کلیسای ارتودکس، کلیسای کاتولیک را انحراف یافته می دانست این نام را بر خود گذاشت تا معیار اصلی راست دینی را مشخص سازد(البته به دید خودشان).
کلیسای ارتودکس بسیار نزدیک به کلیسای کاتولیک بوده و ایمان آن ها از سنت و کتاب مقدس یعنی از این دو ریشه سرچشمه می گیرد. امروزه در نهضت وحدت کلیساها روابط بسیار نزدیکی بین کلیساهای ارتودکس و کلیسای کاتولیک برقرار شده است و از آن جمله می توان برداشتن تکفیر متقابل را (که در سال 1024 صورت گرفته بود) یادآور شد.
کشورهای مختلف مسیحی را می توان فرقه ی غالبشان را ارتودکس دانست که از آن جمله است: یونان، روسیه، برخی کشورهای آمریکای لاتین و در خوزه ی شرق، ارمنستان و ... از این فرقه تبعیت می کنند.
معمولا در میان مسیحیان، این دو فرقه را کلیساهای سنتی می نامند که از دیدگاهی صحیح است. زیرا کلیساهای پروتستان منبع ایمانشان از سنت نیست (حتی اگر فقط این یک ادعا باشد). بهتر است این دو کلیسا را کلیساهای تاریخی بدانیم، زیرا که لااقل از قرن 11 این دو کلیسا وجود داشته و به حیات خود تا به امروز ادامه داده اند
تکالیف و مراسم مذهبی مسیحیان:
دعا:
         به اعتقاد مسیحیان دعاکردن لازم نیست تا در ساعات مشخص و در جای معین و با زبانی خاص خوانده شوند بلکه  باید مانند کودکی که هر لحظه بخواهد نزد پدرش برود و با زبان خودش با پدرش صحبت کند باشد آنها می توانند مانند فرزند به حضور خدا بروند و با زبان مادریشان با صمیمیت و از ته قلب با خدا سخن گویند (متی    5:   5-15 و یوحنا 4: 23و24 ).
مسیحیان باافراددیگر در کلیسا و یا با خانواده و فرزندانشان در خانه مخصوصا روزهای یکشنبه دعا می کنند زیرا به اعتقاد آنان حضرت عیسی روز یکشنبه از مرگ قیام کرد در نتیجه این روز برای آنان مقدس بوده و عبادت در کلیساها معمولا روزهای یکشنبه صورت می گیرد.
روزه:
بنا به اعتقاد مسیحیان عیسی مسیح برای پیروان خود روزها و یا وقتهای بخصوصی را جهت روزه گرفتن تعیین ننموده و به همین دلیل روزه برای پیروان او اختیاری می باشد.معهذا به پیروان خود چنین فرموده که هروقت روزه می گیرید باید فقط برای رضای خدا باشد نه اینکه مانند ریاکاران روزه بگیرید تا مردم از شما تعریف و تمجید  کند(متی 6: 16-18).
برخی از مسیحیان در روز جمعه به مناسبت مصلوب شدن عیسی مسیح از خوردن خودداری می کنند و بر خی دیگر به مدت 40 روز قبل از قیام مسیح از خوردن بر خی غذاها پرهیز می کنندو در کل در مورد این عادات و رسوم (روزه )در کتاب مقدس مسیحیان دستوری نیامده است.
زیارت:
 زیارت از دیدگاه مسیحیان:اعتقاد آنها بر این است که حضرت مسیح به پیروان خود دستور نداده که به مکان مقدسی جهت زیارت بروند زیرا خدا در همه جا حضور دارد البته بعضی از مسیحیان دوست دارند تا به فلسطین رفته و سرزمینی را که مسیح در آن بوده ببینند اما برخی دیگر این کار را بی فایده دانسته چراکه اعتقاد دارند که قبر مسیح خالی است و او زنده می باشد.
عیدها :
مسیحیان می دانند که مسیح به آنها دستور نفرموده تا روز بخصوصی را جشن بگیرند اما با این حال آنها سه عید مهم دارند که عبارتند از:
عید یا جشن تولد مسیح:
اکثرا روز بیست و پنجم دسامبر (4 رم  دی ماه)هرسال و برخی نیز روز ششم ژانویه را عید می گیرند هرچند که به اعتقاد آنها تاریخ  دقیق تولد مسیح معلوم نیست.
1-                عید قیام : یعنی روزی که مسیحیان به مناسبت پیروزی مسیح بر مرگ و رستاخیز او جشن و سرور بر پا می کنند. تاریخ قیام مسیح چون از روی تقویم قمری معلوم می شود هرسال تغییر می کندو لی همیشه در ماههای مارس و آوریل( اسفند و فروردین )است.
2-                عید سال نو (اول ژانویه-11هم دی ماه):که البته عید ملی است نه مسیحی.

آئینهای مقدس:
 مسیحیان باور دارند که حضرت عیسی مسیح(ع)دو آئین مقدس را بر آنان مقرر کرده تا ان دو را مسیحیان به جا بیاورند:
اولی: آئین تعمید است که در موقع پذیرفتن افراد به عضویت کلیسا انجام می شود

دومی:عبارتست از عشاء مقدس یا شام خداوند.عیسی مسیح در شب قبل از مصلوب شدن به شاگردان خود نان داد و به آنها گفت"این است بدن من" همچنین پیاله شراب را به آنان داد و گفت "این خون من است".(اعتقاد مسیحیان):عیسی مسیح نان و شراب را نشانه ای از بدن و خون خود قرار داد و به پیروان خود دستور داد تا این آئین مقدس را به یاد او اجرا کنند.اکنون در سرتاسر کلیساهای جهان این دستور عیسی مسیح اجرا می شود.
ازدواج:
           از دیدگاه مسیحیان تعلیم عیسی مسیح در مورد ازدواج این است که فقط یک مرد و یک زن بوسیله ازدواج تا پایان عمر متحد شوند وبا همدیگر محبت کرده و تاپایان عمر به یکدیگر وفادار باشند.عیسی مسیح می فر ماید:"آنچه را خدا پیوست انسان جدا نسازد". بنابر این طلاق بر هر علت غیر از زنا ممنوع می باشد.
(متی 19 : 1-12  و مرقس 10 : 2-12).
به اعتقاد مسیحیان هنگامیکه بشر علیه خدا تغیان کرد و گناهکار شد خدا پسر خود را جهت نجات جهان فرستاد(یوحنا 3 : 16-19).کسانیکه به او ایمان میاورند نجات میابند و کسانیکه اورا رد می کنند محکوم می شوندو در آخر خدا دشمنان خویش را مطیع خود خواهد کرد و ملکوت پاک و جاودانه خودرا جاری خواهد ساخت.
1-بازگشت عیسی مسیح:
مسیحیان بر این باورند که همانگونه که حضرت مسیح به شاگردان خود اطمینان داد که باز خواهد گشت،حضرت مسیح بر می گرددو این زمانی است که هیچکس در فکر آمدن او نیست.و زمان  و مکان بر گشت را فقط خدا می داند و بس که از این طریق می توان پیروان دروغی و مسیح دروغین راشناخت.البته از کارهایی که حضرت مسیح بعد از بازگشت مجدد خواهد کرد مسیحیان اطلاع چندانی ندارند چرا که در کتاب مقدس این سوال کاملا واضح نیست.

2-رستاخیز عمومی:
   در باور مسیحیان حضرت مسیح پس از آمدن مردم را (به همان نحوی که قبلا در فلسطین انجام می داد ) از گورها می خواند و زنده می گرداند البته بدن جسمانی ایمانداران فرق می کند و مانند تخمی است  که اول در زمین می کارند و بعدا گیاه تازه و جدیدی از خاک بیرون میاید بدن ایمانداران اینگونه است و چون بدنشان کامل و شبیه فرشتگان است دیگر مسئله ازدواج نیز منتفی است.
3-داوری آخر:
عیسی مسیح نه فقط مردگان را بلکه جمیع مردم را داوری خواهد نمود.
او(مسیح)فرمود: که جمیع ملل در حضور او جمع خواهند شد و و او آنان را از یکدیگر جداخواهد نمود به همان طریقی که شبان گوسفندان خودرا از بزها جدا می کندو به آنانیکه صالح بوده اند خواهد فرمود:"بیایید ،ای برکت یافتگان از پدر ملکوتی را که از ابتدای عالم برای شما آناده شده استبه میراث گیرید" و به آنانیکه بدکار بوده اند خواهد گفت:"از مندور شوید ،در آتش جاودانی که برای ابلیس و پیروان او آماده شده است".اینان در تنبیه جاودانی خواهند شد و لی صالحان به حیات جاودانی داخل می گردند(متی  25 :31-46).
4-بهشت و جهنم:
مسیحیان در مورد بهشت و جهنم بر این باورند آنانیکه بوسیله مسیح پذیرفته شده اند به نزد خدا حضور میابندو برای همیشه باخداوند در محبت و شادی زندگی خواهند کرد. عیسی مسیح در این باره فرمود:"در خانه پدر من منزل بسیار زیاد است...وقتی بروم و برای شما مکانی حاضر کنم باز میایم و شمارابرداشتهبا خود خواهم بردتا جائیکه من میباشم شماهم باشید"(یوحنا 14 :2و3).
اما سرسرنوشت آنانیکه فرزندان مطیع خدا نیستندچه خواهد شد؟خدا می فرماید:"لکن ترسندگان و بی ایمانان و خبیثان و قاتلان و زانیانو جادوگران و بت پرستان و جمیع دروغ گویان نسیب ایشان در دریاچه افروخته شده به آتش و کبریت خواهد بود "(مکاشفه 21 :8).جهنم عبارتست از جدایی کامل از نور و محبت خداست و با هیچ زبانی نمی توان وحشتناک بودن آن را به هیچ زبانی توصیف کرد.
آیا ایمانداران مسیح از مرگ می هراسند؟خیر، آنها از مرگ نمی هراسند زیرا مسیح وعده فرموده که وقتی بمیرند با او خواهند بود(دوم قرنتیان 5 : 8 ).پولس رسولهنگامیکه احتمال داشت در روم اعدام شود،چنین نوشت:"مایلم رحلت نمایم و با مسیح باشمزیرا این بسیار بهتر است"(فیلیپیان 1 : 23).در نتیجه مطالب فوق تعجبی ندارد و قتی می بینیم مسیحیان در مراسم ختم سرودهای شادی سر می دهند دلیل آن این است که مسیحیان واقعا باور دارند که آن شخص نمرده است بلکه نزد مسیح رفته و به دلیل است که در عین ناراحتی از دست دادن متوفی از ملحق شدن او به مسیح نیز خوشحالند.

نتیجه گیری
همواره در طول تاریخ خداوند بزرگ مرتبه برای هدایت انسانها در هر برحه از زمان پیامبر و کتاب مقدس و نشانه های فراوانی رابرای هدایت مردم فرستاده که همواره شاهد آن بودیم که برخی ایمان آورده و برخی در مقام مقابله بر آمده و ایمان نیاورده ویا به صورت منافق درآمده اند(در ظاهر و زبان دین را پذیرفته و در باطنبرخلاف آن رفتار کرده اند) و این روند ادامه داشتهته به یهودیان و مسیحیان نیز رسیده اما مسیحیان با بی توجهی به این مسئله که نحوه انتخاب پیامبر و چگونگی آن و زمان آن فقط دردست خداوند و دراراده اوست و متفاوت بودن این امر در حکمت خدا می گنجد اما مردم (مسیحیان مخصوصا) که این تفاوت در چگونگی و شکل ظاهری پیامبرمورد قبولشان  در مورد آنان رخ داده در جهل و نادانی فرورفته و خود را قوم برتر می دانند و هر آنچه که بر خلاف منافعشان باشد رد می نمایند و در کتاب مقدس برابر آنچه منفعتشان است تحریف روا می دارند و این در حالیست که خود آنان به شدت درپی این مسئله بودند تا با تحریف ثابت کنند در کتاب و آئین ادیان ماقبل مجموعه خودشان نشان دهند که از پیامبر آینده بشارت داده شده و ننام حضرت مسیح را بع عنوان پیامبر بشارت داده شده ثبت کنند اما اکنون این رفتار خود را به خاطر اینکه برخلاف میل باطلشان است در مورد آینده بعد از خودشان انکار نمده و قبول ندارند و به همین دلیل از مطالعه در قرآن و قبول آن و نیز قبول دین و آین درست سر باز می زنند و همیشه با مسلمانان سر جنگ داشته اند که در نتیجه برابر اعتقاد به قرآن کریم کتاب مقدس و نجات دهنده نهایی و کامل بشریت که تصدیق کننده ادیان ماقبل خود است این دین دین ردشده است و دین کامل واکمل تمامی ادیان ماقبل اسلام است که متاسفانه مسیحیان یا با آن سر جنگ دارند یا آن را قبول ندارند.
علیهذا با توجه به مراتب فوق و اینکه مبنا و ملاک اعتقادی شان (مصلوب شدن و...) از نظر قر آن اشتباه و شبه ای بیش نیست در نتیجه  دین مسیحی که مسیحیان با تحریف  برای خود قائل شده اند و  دین موعود نجات دهنده بشریت نیست.
منابع
زیبایی نژاد,محمد علی,1384,مسیحیت شناسی مقایسه ای,تهران,سروش(انتشارات صدا و سیما).

http://www.muhammadnism.org
 http://farzin.epage.ir
http://jesuschrist.mihanblog.com
http://pdf.tarikhema.ir

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر