۱۳۸۹ آذر ۹, سه‌شنبه

تاریخچه پیدایش دین اسلام


چکیده
تاریخ پیدایش دين همزمان با پيدايش انسان است و دين خدا که همان دين اسلام است (ان الدين عندالله الاسلام) ترجمه: در حقيقت، دين در نزد خدا همان اسلام است‏( آل عمران ، 19).
از نخستين روز پيدايش بشر همراه وي بوده است و اولين فرد انسان حضرت آدم پيامبر خدا و منادي توحيد و يگانه پرستي بوده است
 و اديان شرک آميز همگي در اثر تحريفات و اعمال سليقه ها و اغراض فردي و گروهي پديد آمده است. در قرآن کريم تصريح شده نسل کنون بشر به دو نفر مرد و زن منتهي است بنام آدم و حوا.آدم پيغمبر بوده و وحي هاي آسماني به وي نازل مي شده است .


واژگان کلیدی : دین اسلام ، حضرت محمد(ص) ، قرآن ، مسلمانان ، قبایل عرب ، انسان

مقدمه
ابوالقاسم محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم (۵۷۰ - ۶۳۲) بنیانگذار و پیامبر دین اسلام و در نظر مسلمانان، آخرین و بزرگترین پیامبر در سلسله پیامبران خدا می‌باشد. مسلمانان محمد را تحویل دهنده کتاب آسمانی قرآن و بازگرداننده آیین اصلی و تحریف نشده یکتاپرستی (یا همان دین آدم، ابراهیم، موسی، نوح، عیسی و سایر پیامبران پذیرفته شده در اسلام) می‌دانند. او همچنین به عنوان یک سیاست‌مدار، بازرگان، فیلسوف، خطیب، قانون‌گذار، اصلاح‌طلب، فرمانده جنگی، و برای مسلمانان و پیروان برخی مذاهب دیگر مأمور تعلیم فرامین الهی محسوب می‌شود. به‌عقیده مسلمانان و به تصریح قرآن، محمد قبل از دریافت وحی یا بعثت همچون پدرانش به دین حنیف که آنرا آیین ابراهیم و برمبنای یکتاپرستی می‌دانند، بوده‌است.
محمد در سن ۴۰ سالگی به پیامبری برگزیده شد و در بین مردان علی بن ابیطالب و در بین زنان خدیجه اولین کسانی بودند که به وی ایمان آوردند. محمد تا سه سال پس از بعثت دعوت خود را آشکار نکرد و پس از سال سوم با وحی از طرف خداوند، دعوت خود را آشکار نمود. اولین گروهی که محمد آن‌ها را آشکارا به اسلام دعوت نمود، عمو زادگان خود، مردان بنی هاشم بودند. پس از آن به کوه صفا رفت و تمام قریش را آشکارا به اسلام دعوت نمود.
معنویت گرایی و دینداری در دنیای مدرن باعث تعمیق زندگی انسان و درست زندگی کردن او می شود. اگرچه عصر حاضر "آغاز مرحله جهانی توسعه انسان" نام دارد، اما در این صورت جایگاه دین کجاست؟ معنویت چیست و چه اتفاقی برای آن رخ داده است؟ در صد سال گذشته رویدادهای بحرانی چندگانه ای به وقوع پیوسته است که در آن میان می توان به تحولات علمی، کلیسایی ، فلسفی، تکنولوژیکی، سیاسی، صنعتی، اقتصادی و اجتماعی اشاره کرد. انسان به تاریخ گرایی به ویژه تاریخ گرایی ضمیر انسان پی برده است و به طور خاص این امر تاریخ گرایی تلاش های ضمیر انسان برای تقویت ضمیر و وجدان خود همانند تفکرات علمی و فلسفی بوده است.
بنابراین انسان مدرن از خود می پرسد : آیا اعتقاد دینی در اصل از توسعه تکامل انسان بی بهره مانده است؟ و متفکران دینی باید در رابطه به این پرسش تأمل کنند که ایمان تا چه انداره به عنوان شکلی از وجدان انسان و اعتقاد دینی به عنوان جزء فطری تجربه های انسان، می تواند همواره نقش سنتی خود را به عنوان مرکز معنا برای زندگی انسان ایفا کند.
این پرسش ها که دیدگاه های پساتجدد از سال 1969 از آن صحبت کردند، پیشتر توسط رادولف اوکن)) در سال 1922 چنین ابراز شد: در زمان های گذشته، رابطه دنیای ایمان در نزدیک ترین جایگاه با نفس انسان قرار داشت در اوج دوران تعلیم فلسفه قرون وسطی، دنیایی که دین همواره خواستار وطن واقعی، سرزمین حقیقی انسان بود. اما رهبران جنبش روشنفکری انسان را به خارج از این باغ عدن هدایت کرده و این امر را به توانایی های او واگذاردند و انسان را از تفکر درباره دین دلسرد کردند. پس از آن مابعد الطبیعه به روانشنانسی تبدیل شده و عقل به جای وحی الهی نشست. این تلاش به صورت فزاینده تمام رابطه درونی و معنوی با جهان را از بین برد تا فرد را داخل فضای تجارب حسی محدود کند. چنین عقایدی محکوم هستند چرا که دین را تنها به عنوان مرحله ای در تکامل تاریخی در نظر گرفته اند ، مرحله ای که اکنون به تبع پیشرفت علم به مثابه یک اشتباه شناخته می شود.
این درست مقارن با زمانی بود که فلاسفه دین یهود مانند مارتین بوبر و آبراهام جاشوا هشل نوشتن را آغاز کرده بودند. آنها تجدد و واژه های نوینی همچون اگزیستانسیالیست را تجربه کردند. اما آنها با این واژگان تازه، دین را با زبانی که انسان مدرن صحبت می کند دوباره تعریف کردند.
لیبرالیسم که گاهی از آن به عنوان تجدد گرایی نام برده می شود یک تغییر اصلی در رابطه با علوم الهی است که در اواخر قرن نوزدهم به وجود آمد. لیبرال ها اصرار دارند که دنیا از زمانی که مسیحیت پایه گذاری شده تغییر کرده، بنابراین واژگان انجلیلی و آیین دینی برای مردم امروز قابل درک نیست. متفکران دین مسیحیت نیز سعی کرده اند که ایمان دین خود را برحسب آنچه امروز درک و فهمیده می شود تعریف کرده و درباره آن فکر کنند.
بسیاری از متفکران غربی و همتایان آنها درکشور های اسلامی ادعا می کنند که بندگی به خداوند و داشتن یک زندگی دینی وسیله ای جبرانی برای تسلی دادن انسان در رابطه با ضعف و قصورهای اوست. با وجود این، اگر چه انسان مدرن که به علم و تکنولوژی مسلح شده است این خیال باطل را پذیرفته است که او می تواند از بندگی و اعتقاد به قادر متعال آزاد باشد و در سایه چنین اعتقادی خود را قدرتمند ببیند اما از تبعات چنین اعتقادی خبر ندارد که اگر چنین شود، او برای نفع وعلاقه شخصی خود را در مقابل پست ترین چیزها تحقیر می کند. انسان مدرن سرکش و خودخواه است، با این وجود تنزل و فروداشتی را تنها به خاطر یک لذت کوتاه متحمل می شود، انسان مدرن از انعطاف پذیری کمی برخوردار است، اما در مواقعی به خاطر گرفتن برخی از امتیازات عامیانه در مقابل افرار شریر خم می شود.
زندگی دینی و بندگی خداوند، حق را می پذیرد و خشونت را به عنوان حمایت انسان در زندگی اجتماعی انکار می کند. هر روز زمانی که اخبار قتل ، گروگانگیری، تجاوز و تعدی منتشر می شود، احساس نیاز دنیای امروز به رحم، عشق و صلح بسیارحس می شود.
حضرت محمدصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم همواره تجسم تمام این ارزش ها و بسیاری دیگر از ارزش های انسانی بوده است. زمانی که او رسالت خود را آغاز کرد دنیای اطراف وی دچار بی عدالتی، ظلم، فقر، جنگ به دلایل بی اهمیت و کودک کشی بود. در چنین جوی پیامبر اسلامصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم پیام عدالت، رحم و صلح خود را منتشر کرد. امروز پیروان حضرت محمدصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم 6/1 میلیارد نفر است، چرا که بسیاری به این نکته پی برده اند که سکولاریسم نمی تواند به اهداف بزرگ انسانی دست پیدا کند و زمانی که موضوع عدالت، صلح و رحم مطرح می شود سکولاریسم ناکام می ماند. امروزه بسیاری می دانند که نمی توان انکار کرد که در جست وجوی حقیقت، بهترین طزیق پیروی از تعالیم حضرت محمدصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است که بشریت را از تاریکی به سوی روشنایی هدایت کرد.
اکنون به سادگی می توان به این پرسش که چرا مایکل هارت نویسنده انگلیسی در " فهرست 10 نفر از بهترین شخصیت های تاریخ بشریت " نام حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را در صدر فهرست خود قرار داده پاسخ داد. چرا اسلام دینی توصیف شده که به سرعت در اروپا و آمریکا در حال گسترش است. اسلام هراسی و اقداماتی که به نام دین انجام می گیرد هرگز نمی تواند تصویر دین اسلام را تاریک جلوه دهد.
تاریخ پیدایش دين همزمان با پيدايش انسان است و دين خدا که همان دين اسلام است (ان الدين عندالله الاسلام) ترجمه: در حقيقت، دين در نزد خدا همان اسلام است‏( آل عمران ، 19).
از نخستين روز پيدايش بشر همراه وي بوده است و اولين فرد انسان حضرت آدم پيامبر خدا و منادي توحيد و يگانه پرستي بوده است و اديان شرک آميز همگي در اثر تحريفات و اعمال سليقه ها و اغراض فردي و گروهي پديد آمده است. در قرآن کريم تصريح شده نسل کنون بشر به دو نفر مرد و زن منتهي است بنام آدم و حوا.آدم پيغمبر بوده و وحي هاي آسماني به وي نازل مي شده است. دين آدم بسيار ساده بوده است و پس از آدم و زوجه اش فرزندانش روزگاري با نهايت سادگي بدون اختلاف مي گذراندند، چون روز به روز شماره افراد افزوده و به قبائل مختلف تقسيم شدند و درهر قبيله نيز بزرگاني يافت مي شدند که افراد قبيله به آنان احترام مي گذاشتند و حتي پس از مرگ نيز مجسمه هاي ايشان را مي ساختند و مورد ستايش قرار مي‌دادند و از همين روزگار بت پرستي در ميان رواج گرفت چنانکه در اخبار امامان وارد شده که پيدايش بت پرستي از اين راه بوده است و تاريخ بت پرستي نيز همين معني را تأئيد مي‌کند. کم کم در اثر اجحافاتي که اقويا به ضعفا مي نمودند اختلافاتي بين مردم پيدا شد اين اختلافات باعث به وجود آمدن فرقه های مختلف گردید.
به هر حال طبق آيات قرآن مانند : «کان الناس امة واحدة فبعث الله النبيين مبشرين و منذرين و انزل معهم الکتاب بالحق ليکم بين الناس فيما اختلفوا فيه (بقره 213)» ترجمه : مردم [ابتدا] يك امّت بودند، [كه به مرور دچار اختلاف شدند] پس خدا پيامبران را [به عنوان‏] مژده‏رسانان و بيم دهندگان فرستاد و همراه آنان كتابى به حق نازل كرد تا ميان مردم در آنچه بر سرش اختلاف داشتند داوری كند.
دانشمندان مسلمان طبق آيات قرآن مي گويند: مي توان دوران زندگي بشر را به صورت زير بيان نمود:
مرحله اول : دوران سادگي و بي رنگي بشر بوده که خدا را طبق فرمان فطرت مي پرستيده است.
مرحله دوم : دوران زندگي اجتماعي که اين دوره دوره ماديت و حس نگري است.
مرحله سوم : دوران تضادها و تصادمهاي اجتناب ناپذير اجتماعي است و در اين مرحله اختلافات شروع ميشود و انسانها تشنه قوانين و تعليمات انبياء مي گردند.
مرحله چهارم : در اين مرحله انبياء از طرف خداوند مأمور نجات انسان ميشوند، انبياء تعليماتي دارند که با سرنوشت بشر ارتباط مستقيم دارد کتب آسماني و احکام و قوانين نازل ميگردد تا به تضادها و کشمکشهاي گوناگون پایان دهند.
از نظر اسلام و دانشمندان مسلمان دين خداوند يکي است و از نخستين روز پيدايش بشر همراه وي بوده است. به همين جهت تاريخ پيدايش دين همزمان با پيدايش انسان مي باشد . به خصوص علامه طباطبايي و استاد مطهري درباره سير تکامل دين و جهان بيني بشرنظرات جالبي را ارائه نموده اند.
استاد مطهري مي فرمايد: طبق آيات قرآن دين خدا از آدم تا خاتم يکي است همه پيامبران اعم از پيامبران صاحب شريعت و پيامبران غير صاحب شريعت به يک مکتب دعوت مي کرده اند. اصول مکتب انبياء که دين ناميده ميشود يکي بوده است ، بشر در تعليمات انبياء مانند يک دانش آموز بوده که او را از کلاس اول تا آخرين کلاس بالا برده اند اين تکامل دين است نه اختلاف اديان قرآن هرگز کلمه دين را به صورت اديان نياورده است از نظر قرآن آنچه وجود داشته است دين بوده نه اديان . قرآن کريم دين خدا را از آدم تا خاتم يک جريان پيوسته معرفي ميکند نه چند تا، يک نام روي آن مي گذارد و آن اسلام است، به همين جهت دين در نزد خدا اسلام است (ختم نبوت، 16-17و نيز دين يا اديان، ص 165).
علامه طباطبائي (ره) در تفسير آيه213 سوره بقره مي نويسد: انسان، اين موجودي که به حسب فطرتش اجتماعي و تعاوني است، در اولين اجتماعي که تشکيل داد يک امت بود، آنگاه همان فطرتش وادارش کرد تا براي اختصاص دادن منافع به خود با يکديگر اختلاف کند، از اينجا احتياج به وضع قوانين که اختلافات پديد آمده را برطرف سازد ، پيدا شد و اين قوانين لباس دين به خود گرفت، و مستلزم انذار و ثواب وعقاب گرديد، و براي اصلاح و تکميلش لازم شد ، عباداتي در آن تشريح شود، تا مردم از آن راه تهذيب گردند، و به منظور اين کار پيامبراني مبعوث شدند. و رفته رفته آن اختلافها در دين راه يافت بر سر معارف دين و مبدأ و معادش اختلاف نمودند و در نتيجه به وحدت ديني هم خلل وارد شد شعبه ها و فرقه ها پيدا شد، و به تبع اختلاف در دين اختلافهائي ديگر نيز در گرفت و اين اختلاف ها بعد از تشريع دين به جز دشمني از خود مردم دين دار هيچ علت ديگري نداشت، چون دين براي حل اختلاف آمده بود، ولي يک عده از در ظلم و طغيان خود دين را هم با اينکه اصول و معارفش روشن بود و حجت را بر آنان تمام کرده بود مايه اختلاف کردند. در نتيجه اختلاف ها دو قسم شد، يکي اختلاف در دين که منشأش ستمگري و طغيان بود ، ديگري اختلافي که منشأش فطرت و غريزه بشري بود، و اختلاف دومي که همان اختلاف در امر دنيا باشد باعث تشريع دين شد و خدا به وسيله دين خود عده اي را به سوي حق هدايت کرد وحق را که در آن اختلاف مي کردند روشن ساخت، و خدا هر کس را بخواهد به سوي صراط مستقيم هدايت ميکند (الميزان ، ج 2، ص 168).
منشا و پیدایش اسلام
قبایل عرب بر اساس تبار و نژاد به دو گروه جنوبی یا یمنی (قحطانی) و شمالی (عدنانی) که خود قبایل و عشایر مختلفی داشتند و در مناطق تهامه، نجد، یمامه، حجاز، شام و عراق پراکنده بودند، تقسیم می‌شدند. بسیاری از قبایل جنوبی به مناطق شمالی نقل مکان کرده بودند و بیشتر اعراب ساکن مناطق شمالی صحرا نشین بودند و بطور عمده به شترپروری و شترداری اشتغال داشتند. در هنگام ظهور اسلام در شبه جزیره عربستان اعراب سه دسته بودند:
1 - اعراب بائده: قدیمی‌ترین قوم اعراب که پیش از همه در عربستان می‌زیستند، اما نسل‌شان منقرض شده بود.
2- اعراب نجد: این قوم در شرق شبه جزیره زندگی می‌کردند و نام عربستان را به نام جد خودشان، یعنی عربستان سعودی قرار دادند.
3- اعراب حجاز: اصیل‌ترین قوم عرب بودند که در شمال و غرب شبه جزیره ساکن بودند و به دلیل وجود کعبه محترم‌ترین قوم عرب به حساب می‌آمدند.
ابوالقاسم محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم (۵۷۰ - ۶۳۲) بنیانگذار و پیامبر دین اسلام و در نظر مسلمانان، آخرین و بزرگترین پیامبر در سلسله پیامبران خدا می‌باشد. مسلمانان محمد را تحویل دهنده کتاب آسمانی قرآن و بازگرداننده آیین اصلی و تحریف نشده یکتاپرستی (یا همان دین آدم، ابراهیم، موسی، نوح، عیسی و سایر پیامبران پذیرفته شده در اسلام) می‌دانند. او همچنین به عنوان یک سیاست‌مدار، بازرگان، فیلسوف، خطیب، قانون‌گذار، اصلاح‌طلب، فرمانده جنگی، و برای مسلمانان و پیروان برخی مذاهب دیگر مأمور تعلیم فرامین الهی محسوب می‌شود. به‌عقیده مسلمانان و به تصریح قرآن، محمد قبل از دریافت وحی یا بعثت همچون پدرانش به دین حنیف که آنرا آیین ابراهیم و برمبنای یکتاپرستی می‌دانند، بوده‌است.
محمد در سن ۴۰ سالگی به پیامبری برگزیده شد و در بین مردان علی بن ابیطالب و در بین زنان خدیجه اولین کسانی بودند که به وی ایمان آوردند. محمد تا سه سال پس از بعثت دعوت خود را آشکار نکرد و پس از سال سوم با وحی از طرف خداوند، دعوت خود را آشکار نمود. اولین گروهی که محمد آن‌ها را آشکارا به اسلام دعوت نمود، عمو زادگان خود، مردان بنی هاشم بودند. پس از آن به کوه صفا رفت و تمام قریش را آشکارا به اسلام دعوت نمود.
در ابتدا سران قریش نسبت به دعوت محمد بی‌اعتنا بودند، اما زمانی که محمد به تمسخر بت‌ها پرداخت، سران قریش نیز تصمیم به مقابله با محمد گرفتند. اولین اقدام آن‌ها گفتگو با ابوطالب بود تا او محمد را از اسلام خواهی باز دارد، ابوطالب نیز به خواست آنان با محمد به گفتگو پرداخت که محمد نیز در جواب، وعده‌ها و پیشنهادات آنان را رد کرد. اینکار چندین بار توسط اعراب صورت گرفت تا در نهایت محمد عظم راسخ خود در این راه را با ابوطالب در میان گذاشت و او نیز در جواب خود را حامی و همراه محمد خواند .
سران قریش پس از آنکه کمک خواستن از ابوطالب را بیهوده دیدند، تصمیم به یاری جستن از یهودیان مدینه گرفتند، علمای یهود نیز سه سوال را برای پرسیدن از محمد مطرح کردند و گفتند اگر محمد پاسخ این‌ها را بداند، در پیغمبری او شکی نیست؛ سران قریش زمانی که به مکه بازگشتند آن‌ها را از محمد جویا شدند، محمد نیز به آنان قول پاسخ گویی داد، تا آنکه پس از ۱۵ روز، درست زمانی که سران قریش احساس پیروزی می‌کردند، پاسخ آن‌ها را داد. جبرئیل دلیل این تاخیر را اعتماد به خود داشتن محمد و نه توکل بر خداوند عنوان کرد و از او خداست تا بعد از آن فقط بر اراده خداوند توکل کند.
پنج سال پس از بعثت محمد، فاطمه از خدیجه متولد شد. از سوی دیگر با افزایش تعداد مسلمانان، بت پرستان قریش نیز آزار و اذیت خود را بیشتر کرده و حتی آنان را شکنجه می‌کردند. در این بین سمیه اولین زنی بود که در راه اسلام کشته شد و بسیاری از صحابه محمد، چون بلال، عمار و یاسر نیز مورد شکنجه‌های سخت قرار می‌گرفتند.
با حمله اعراب به ایران در واپسین سالهای شاهنشاهی ساسانی اوضاع کشور آشفته گردید. به طوری که بعد از پادشاهی انوشیروان دادگر، هرمزد بر تخت نشست و بعد از او خسرو پرویز، که این دوره‌ها به نام دوره‌های شکوه و جلال ایرانیان نام گرفته‌است. ولی بعد از آنها در مدت کمتر از ۶ سال در حدود ۶ پادشاه بر تخت نشستند و اوضاع کشور رو به هرج و مرج می‌رفت.
معنای لغوی دین
دین, واژه اى است عربى که در معاجم و کتب لغت معانی بسیاری برای آن ذکر شده است مانند: ملک و پادشاهی، طاعت و انقیاد، قهر و سلطه ، پاداش و جزاء، عزت و سرافرازی ، اکراه و احسان، همبستگی، تذلل و فروتنی، اسلام و توحید، عادت و روش، ریاست و فرمانبرداری و ...
در آیات قرآن نیز به معانی لغوی دین اشاره شده است و کلمه دین در آیات بکار رفته است ودر هر آیه ای معنای مخصوص خودش را دارد. چنانکه خداوند می فرماید: «هوالذی ارسل رسوله بالهدی ودین الحق، صف ، 9» که در این آیه دین به معنی کیش و شریعت آمده است و یا می فرماید:«فاعبدالله مخلصاً له الدین، زمر ،2» و در اینجا دین به معنای توحید و یگانگی می‌باشد . همین موارد استعمال واژه دین‏ در قرآن مى‏تواند به عنوان راهى براى شناسایى و به دست آوردن تعریف دین از دیدگاه اسلام شمرده شود که «دین عبارت است از اطاعت، گرایش، فرمانبردارى و تسلیم در برابر حقیقت‏» که در این صورت، با معانى لغوى نیز سازگارى خواهد داشت.
تعریف دین
واژه دین از مفاهیمى است که همواره در میدان آراء و نظرات گوناگون صاحب‏نظران قرار داشته و توافق مشترک درباره آن وجود ندارد. به صورتی که حتی عده‏اى از محققان آن را قابل تعریف نمى‏دانند.به هر حال‌‌ ‌می توان دین را اینگونه تعریف نمود: دین ، مجموعه (سیستم) حقایقى هماهنگ و متناسب از نظام‏هاى فکرى (عقاید و معارف)، نظام ارزشى (قوانین و احکام) و نظام پرورشى (دستورات اخلاقى و اجتماعى) است که در قلمرو ابعاد فردى، اجتماعى و تاریخى از جانب پروردگار متعال براى سرپرستى و هدایت انسان‏ها در مسیر رشد و کمال الهى ارسال مى‏گردد.
به دیگر سخن، مجموعه ای است از عقاید و قوانین و مقرراتى که هم به اصول فکرى بشر نظردارد و هم در باره اصول گرایشى وى سخن مى‏گوید و هم اخلاق و شئون‏زندگى او را تحت پوشش قرار مى‏دهد.
تعاریف دین
تعاریف متعدد از دین ارائه شده است مثلادانشمند بزرگ اسلامی و مفسر گرانقدر مذهب شیعه، علامه طباطبایی ، دین را اینگونه تعریف می‌کند :
«دین، عقاید و یک سلسله دستورهای عملی و اخلاقی است که پیامبران از طرف خداوند برای راهنمایی و هدایت بشر آورده اند، اعتقاد به این عقایدو انجام این دستورها، سبب سعادت و خوشبختی انسان در دو جهان است»(خلاصه تعالیم اسلام، ص 4، و یا شیعه دراسلام ص 41).
ویا برخی از دانشمندان غربی گفته‏اند: دین عبارت است ازاعتقاد به موجودات روحانى .
و یا عده ای دیگر گفته‏اند: دین نظام یک پارچه‏اى از باورها وعملکردهاى مرتبط به چیزهاى مقدس است که از طریق آنها گروهى ازانسانها با مسائل غایى زندگى بشرى مرتبط می باشد.
برخى‏ دیگر گفته‏اند: دین اعتقاد به خدایى سرمدى است. یعنى، اعتقاد به این‏که حکومت و اراده‏اى الهى بر جهان حکم مى‏راند.
و بعضى دیگر مى‏نویسند: جوهر دین عبارت است‏از احساس وابستگى مطلق . به هر حال هر کدام از دانشمندان اسلامی و غربی و علمای ادیان کوشیده اند تا بر اساس نگرش و اعتقاد خود تعریفی کامل از دین عرضه کنند. به همین دلیل آنها در ادراک دین بر جنبه های مختلفی تأکید نموده اند.بنابراین می شود تعاریف دین را به سه قسم طبقه بندی نمود:
تعریف دین از نظر دانشمندان اسلامی
تعریف دین از نظر علمای ادیان
تعریف دین از نظر دانشمندان غربی
اصطلاحات مرتبط با واژه دین
شریعت
شریعت دارای دو معنی عام و خاص می باشد در معنای خاص عبارتست از احکام و دستورات و عبادات و اخلاقیاتی است که هر پیغمبر می آورد. و شریعت هر پیغمبری بر حسب مقتضیات زمان و مکان و امت وقوم او با شریعت دیگری فرق می‌کند، شریعت در معنای خاص با مفهوم دین متفاوت است. شریعت در معنای عام به معنی ایمان به مبادی غیبی است از روی کمال خلوص قلب و صفای نیت و تمام پیامبران مردم رابه آن دعوت می کردند و هیج اختلافی در این اساس میانشان نیست و لذا دراین معنا با مفهوم دین یکی است. مثلاً گفته می‌شود شریعت اسلام که منظور دین اسلام می‌باشد.


مذهب
این اصطلاح به دو مفهوم عام و خاص بکار رفته است.در مفهوم خاص عبارتست از شاخه ای مخصوص از دین مانند مذاهب شیعه و تسنن نسبت به دین اسلام. و در مفهوم عام و کلی با مفهوم دین مترداف و همسان است. چنانکه گفته می‌شود مذاهب اسلام و مذهب زرتشت که مقصود دین اسلام و دین زرتشت می‌باشد.
ایدئولوژی
یک تئوری کلی درباره جهان هستی همراه با یک طرح جامع، هماهنگ و منسجم است که راه انسان را در زندگی مشخص می‌کند و هدف آن سعادت و تکامل اوست. به عبارت دیگر ایدئولوژی یک سلسله آراء کلی و هماهنگ درباره رفتارهای انسان است و مجموعه ای از بایدها و نبایدها در زندگی و رفتار انسان می‌باشد. در ایدئولوژی بینشها، گرایشها، روشهاو کنشهای انسان مشخص می شوندو شکل می‌گیرند.
جهان بینی
عبارتست از نگرش انسان به هستی و توجیه و تبیین آن در رابطه با انسان به عبارت دیگر دید کلی که انسان از جهان هستی دارد و بر اساس آن به تعبیر وتفسیر آن می پردازد جهان بینی نامیده می‌شود و به طور کلی برداشت کلی انسان از جهان هستی را جهان بینی او می گویند.
انواع جهان بینی
جهان بینی انواع گوناگونی دارد، بر اساس پذیرفتن ماوراءالطبیعه و یا انکار آن می‌توان جهان بینی را به جهان بینی الهی و جهان بینی مادی تقسیم نمود.در کل گفته اند: جهان بینی سه گونه است : علمی، فلسفی، مذهبی.
مکتب
مجموعی ایست که در ابتدا به تفسیر انسان و جهان می پردازد و سپس بایدها و نبایدهای انسانی را مشخص و معین می‌سازد. هم نیاز انسان را به جهان بینی مرتفع می‌کند و هم یک نظام ارزشی برای زیستن و چگونه زیستن
ارائه می‌دهد. در واقع مکتب مجموعه جهان بینی و ایدئولوژی یک انسان می‌باشد.
سیر تکامل دین و جهان بینی انسان
تاریخ پیدایش دین همزمان با پیدایش انسان است و دین خدا که همان دین اسلام است (ان الدین عندالله الاسلام) از نخستین روز پیدایش بشر همراه وی بوده است و اولین فرد انسان حضرت آدم پیامبر خدا و منادی توحید و یگانه پرستی بوده است و ادیان شرک آمیز همگی در اثر تحریفات و اعمال سلیقه ها و اغراض فردی و گروهی پدید آمده است. در قرآن کریم تصریح شده نسل کنون بشر به دو نفر مرد و زن منتهی است بنام آدم و حوا.آدم پیغمبر بوده و وحی های آسمانی به وی نازل می شده است.
دین آدم بسیار ساده بوده است و پس از آدم و زوجه اش فرزندانش روزگاری با نهایت سادگی بدون اختلاف می گذرایندند، چون روز به روز شماره افراد افزوده و به قبائل مختلف تقسیم شدند و درهر قبیله نیز بزرگانی یافت می شدند که افراد قبیله به آنان احترام می گذاشتند و حتی پس از مرگ نیز مجسمه های ایشان را می ساختند و مورد ستایش قرار می‌داند و از همین روزگار بت پرستی در میان رواج گرفت چنانکه در اخبار امامان وارد شده که پیدایش بت پرستی از این راه بوده است و تاریخ بت پرستی نیز همین معنی را تأئید می‌کند.
کم کم در اثر اجحافاتی که اقویا به ضعفا می نمودند اختلافاتی بین مردم پیدا شد این اختلافات باعث به وجود آمدن فرقه های مختلف گردید. به هر حال طبق آیات قرآن مانند :
«کان الناس امه واحده فبعث الله النبیین مبشرین و منذرین و انزل معهم الکتاب بالحق لیکم بین الناس فیما اختلفوا فیه بقره 3/2»
می توان دوران زندگی دینی بشر را به صورت زیر بیان کرد:
اول: دوران سادگی و بی رنگی بشر
دوم : دوران زندگی اجتماعی
سوم : دوران تضادها و تصادمهای اجتناب ناپذیر اجتماعی یا همان دوران اختلافات
چهارم : مرحله آمدن انبیاءاز طرف خداوند برای نجات انسان .
از نظر اسلام و دانشمندان مسلمان دین خداوند یکی است و از نخستین روز پیدایش بشر همراه وی بوده است. لذا تاریخ پیدایش دین همزمان با پیدایش انسان می باشد . به خصوص علامه طباطبایی و استاد مطهری درباره سیر تکامل دین و جهان بینی بشرنظرات جالبی را ارئه نموده اند.
ولی جامعه شناسان و مردم شناسان غربی می گویند: دین انسانها به صورت تکاملی رشد نموده است و از طبیعت پرستی شروع شده تا به بت پرستی و در آخر به خدا پرستی رسیده است. آنها دین را فطری بشر نمی دانند و بیان می کنند:
جهان بینی انسان به موازات رشد و تکامل فرهنگ معنوی و بینش او دائماً در حال تحول و تکامل بوده است و در مسیر تکامل خود مراحلی را طی نموده است تا به حرکت کنونی رسیده است.
الف: مرحله ادیان ابتدایی
 ب: مرحله ادیان قدیم و چند خدایی
ج: مرحله ادیان متکامل و یک خدایی .


نتیجه گیری
حضرت محمد(ص) آخرین پیامبر خدا است که پایان نبوت به عهده ایشان میباشد . پیامبران الهی از آدم تا خاتم همه برای این آمدند که عدل الهی را در زمین به انسان بفهمانند و همه آنها را به توحید و معاد و ایمان به خدا تشویق کنند که در این میان حضرت محمد(ص) موفق شد انسان های کسیری را به سوی خدا فراخواند ویکی از پیامبران اولوالعظم شد و لقب حبیب الله را خداوند به ایشان اختصاص داد .
در پایان می توانیم به این نتیجه بریسیم که طی تحقیقات و بررسی های به عمل آمده دین اسلام کامل ترین دین خداست که حضرت محمد(ص) آن را برای ما مسلمانان به ارمغان اورده است . این دین ویژگی های خاصی دارد که در حال حاضر می توان گفت تعداد کسیری از انسان های روی زمین به این دین اعتقاد و ایمان دارند و بسیاری دیگر نیز در سایر کشورهای جهان از جمله اروپا در حال روی آوردن به این دین الهی هستند .

منابع
1- مطهری مرتضی ، نبوت
3-nabowat.com
4-www.tebyan.n

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر